تاثیر پُمپ های ورزشی بر ترکیب بدن
نویسنده: علیرضا نیک نام (متخصص فیزیولوژی ورزشی)
آدرس صفحه اینستاگرام: Sportphysiologist@ آدرس ایمیل: [email protected]
مقدمه
استفاده از مکمل های غذایی برای افزایش عملکرد ورزشی، به ویژه در میان علاقه مندان به تناسب اندام و فعالیت ورزشی، به یک راهبرد محبوب تبدیل شده است. از سال ۲۰۱۲، گزارشی توسط کانتور و همکارانش (۲۰۱۲) نشان داد تقریباً ۵۲ درصد از بزرگسالان آمریكایی اظهار كرده اند به طور منظم از مكمل های غذایی استفاده می كنند. امروزه بنابر دلایلی این باور وجود دارد که احتمالاً میزان شیوع مصرف مکمل های تغذیه ای حتی بیشتر باشد، زیرا فروش مالی مکمل های غذایی همچنان رو به افزایش است. در سال ۲۰۱۶، برآورد شده است اثر مالی مکمل های غذایی در حدود ۱۲۲ میلیارد دلار باشد، و با پیش بینی های آینده نگر به نظر می رسد تا سال ۲۰۲۴ به ارزش بالقوه ای نزدیک به ۲۷۸ میلیارد دلار هم برسد. با چنین روند افزایشی در استفاده از مکمل های غذایی، بررسی رفتارهای مصرف کنندگان مکمل ها و انگیزه های اصلی برای استفاده به منظور درک بهتر زمینه های بالقوه نگرانی و شناسایی راهکارهایی برای اطمینان از استفاده بی خطر از مکمل های تغذیه ای ضروری به نظر می رسد. یکی از زیر مجموعه های مکمل های غذایی که توجه ورزشکاران را به خود جلب کرده است، مکمل های چند ماده ای ویژه قبل از جلسه تمرینی (Multi-ingredient Pre-workout Supplement یا MIPS) هستند. این نوع از مکمل ها در ادبیات عمومی جامعه ایران به عنوان پُمپ هم شناخته می شوند هر چند منشا این نام گذاری در بین ورزشکاران و مربیان مشخص نیست! این محصولات غالباً حاوی ترکیباتی هستند که ادعا می شود برای بهتر کردن عملکرد ورزشی در کوتاه مدت موثرند و در صورت مصرف دراز مدت، همراه با برنامه تمرینی سازمان یافته، می توانند سازگاری های تمرینی را افزایش دهند. در این مقاله به بررسی اثر گذاری این نوع از مکمل های ورزشی بر شاخص های ترکیب بدن مانند توده بدون چربی، درصد چربی بدن و آب بدن پرداخته شده است.
لازم به ذکر است که ما در این مقاله از اختصار صحیح این نوع از مکمل ها یعنی MISP استفاده کرده ایم. با این حال منظور از MISP همان مکمل های پُمپ ورزشی مورد استفاده در عموم جامعه است.
شیوع مصرف و ایمنی مکمل های تغذیه ای ویژه پیش از فعالیت ورزشی (MISP یا پمپ)
یکی از زیر مجموعه های مکمل های غذایی که توجه ورزشکاران را به خود جلب کرده است، مکمل های چند ماده ای ویژه قبل از جلسه تمرینی (MIPS یا Multi-ingredient Pre-workout Supplement) هستند. این نوع از مکمل ها در ادبیات عمومی به عنوان پمپ هم شناخته می شوند هر چند منشا این نام گذاری در بین ورزشکاران و مربیان مشخص نیست! این محصولات غالباً حاوی ترکیباتی هستند که ادعا می شود برای بهتر کردن عملکرد ورزشی در کوتاه مدت موثرند و در صورت مصرف دراز مدت، همراه با برنامه تمرینی سازمان یافته، می توانند سازگاری های تمرینی را افزایش دهند. بررسی جدید هارتی و همکارانش، (۲۰۱۸)؛ مطالعات موجود درباره اثربخشی و ایمنی استفاده از MIPS را مرور کرده است. به نظر می رسد شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مکمل های MIPS می تواند عملکرد ورزشی را پس از یک بار استفاده، به ویژه در فعالیت های استقامتی بهتر کند. همچنین در یک مطالعه بسیار جدید توسط یاجیم، کامیک و هارتی (۲۰۱۹)، شیوع مصرف انواع برندهای MIPS در ۷۴۵ مصرف کننده این خانواده از مکمل ها مورد بررسی قرار گرفتند (شایع ترین برند ها به ترتیب در جدول ۲-۱ ذکر شده است). بر اساس این بررسی برند سلوکور (Cellucor) بیشترین شیوع استفاده MIPS را در میان مصرف کنندگان داشته است. به علاوه، بیشتر مصرف کنندگان محصولات MIPS را برای بیش از یک سال با متوسط تواتر مصرف، چهار تا پنج بار در هفته گزارش کرده اند، که به نظر می رسد با تواتر جلسات تمرینی آن ها همزمان باشد. این یک یافته مهم است، زیرا در حال حاضر اطلاعات درباره ایمن بودن مکمل های ویژه قبل از تمرین در درازمدت کم است. با توجه به بررسی هارتی و همکارانش (۲۰۱۸) به نظر نمی رسد مصرف کوتاه مدت MIPS ها (کمتر از هشت هفته) بر شاخص های بالینی سلامت تأثیر منفی داشته باشد، اما درباره ایمنی مصرف طولانی مدت این محصولات اطلاعات کمتری در دسترس است. بنابراین، آزمایش های ایمنی در طولانی مدت ضروری است، به ویژه که بیشتر مصرف کنندگان در مطالعه یاجیم و همکارانش گزارش کرده اند به طور منظم بیش از یک سال از MIPS استفاده می کنند. به نظر می رسد بیشتر مصرف کنندگان MIPS از دستورالعمل های شرکت های سازنده این مکمل ها پیروی می کنند، زیرا همانطور که در بیشتر برچسب های راهنمای برندهای گوناگون این مکمل توصیه شده است، بیشترین زمان مصرف ۱۵-۳۰ دقیقه قبل از شروع فعالیت ورزشی گزارش شده است. هر چند، بیشتر مصرف کنندگان یک وعده استفاده را گزارش کرده اند، اما ۱۴ درصد افراد مصرف دو یا بیشتر را گزارش کرده اند و ۱۸ درصد اظهار کرده اند که بیش از یک بار در روز MIPS مصرف می کنند. مردان بیشتر از زنان از این الگوی مکمل یاری پیروی می کنند. در حال حاضر، معلوم نیست آیا رابطه بین مقدار و پاسخ بین تعداد اندازه وعده های مصرف شده و برون ده عملکرد وجود دارد یا خیر. یک مطالعه جدید به آثار یک یا دو وعده مکمل یاری MIPS را بر سوخت مصرف شده و خستگی ادراک شده در دوندگان تفریحی را بررسی کردند. شواهد اولیه نشان می دهد پس از مصرف دو وعده از MIPS مقادیر تلاش ادراک شده (RPE) در طول ۳۰ دقیقه اجرای تردمیل میزان کمتر بوده است، همچنین مصرف مکمل MIPS یاعث شد فشار خون سیستولی و دیاستولی به طور قابل توجهی افزایش یابد. با این حال پس از مصرف یک وعده متغیرهای همودینامیکی تغییرات چندانی نشان ندادند (برگرفته از یاجیم و همکارانش، ۲۰۱۹). کمی بیشتر از نیمی از مصرف کنندگان MIPS در مطالعه یاجیم و همکارانش گزارش کرده اند، پس از استفاده از MIPS عوارض جانبی را تجربه کرده اند، بیشترین عوارض جانبی گزارش شده عبارت بوده است از: واکنش های پوستی، ناهنجاری های قلبی عروقی (خود اظهاری) و حالت تهوع. این میزان زیاد از پیامدهای ناخوشایند بالقوه نگرانکننده است، زیرا بیشتر مصرف کنندگان MIPS گزارش کرده اند از دستورالعمل های شرکت سازنده درباره اندازه وعده های مصرفی پیروی می کنند. شناسایی علل اصلی این عوارض دشوار است، زیرا اکثر MIPS حاوی ترکیبی اختصاصی با مقادیر گوناگون مواد تشکیل دهنده و گاهی مقداری از موادی هستند که در برچسب واقعایت های تغذیه ای ذکر نشده اند (یاجیم و همکارانش، ۲۰۱۹). با وجود این، واکنش های پوستی احتمالاً نتیجه بتا-آلانین و نیاسین موجود در محصولات MIPS است که به ترتیب پارستزی و اثر برافروختگی صورت را ایجاد می کنند. با وجود شیوع بالای عوارض جانبی، ۸۴ درصد از کاربران هنوز معتقد بودند که بلع MIPS ایمن است و ۶۱ درصد از آن ها MIPS را به دیگران توصیه می کنند. در مطالعه مشاهده ای یاجیم و همکارانش، (۲۰۱۹)، بیشتر مصرف کنندگان MIPS افزایش انرژی و تمرکز را به عنوان هدف اصلی مصرف ذکر کردند و افزایش قدرت، استقامت عضلانی و افزایش جریان خون یا تاثیر «پمپ» را به عنوان اهداف فرعی رایج در مصرف کنندگان گزارش شده است. در نتیجه، مصرف کنندگان MIPS موادی مانند کافئین، بتا آلانین، کراتین و گشاد کننده های عروقی را به عنوان مهمترین موادی که در انتخاب محصول تأثیرگذار بودند، برگزیدند. عجیب نیست که در تجزیه و تحلیلی جدید در باره مشخصات مواد تشکیل دهنده مکمل های تغذیه ای ویزه پیش از جلسه تمرینی معلوم شد بتا آلانین، کافئین، سیترولین، کراتین و آرژنین از جمله متداول ترین مواد به کار رفته شده در این مکمل ها هستند. در نتیجه، و همسو با یافته های پژوهش های قبلی درباره ویژگی های عمومی مواد تشکیل دهنده مکمل های ویژه قبل از جلسه تمرینی توصیه شده است، مصرف کنندگان منابع آموزشی درباره این محصولات را جست و جو و از نزدیک بررسی کنند: (۱) مشخصات مواد تشکیل دهنده. (۲) توصیه های شرکت های سازنده درباره اندازه وعده مصرفی؛ (۳) منطق فواید ادعا شده (۴) تداخلات استفاده همزمان مکمل ؛ و (۵) کیفیت برند هنگام انتخاب MIPS و شیوه استفاده از آن ها.
جدول ۲-۱. شیوع مصرف برندهای گوناگون مکمل MIPS (همان پُمپ در عامه) در میان ۷۴۵ مصرف کننده |
|
برند | فراوانی مصرف (تعداد افراد) |
Cellucor | ۱۳۲ |
Beyond Raw by GNC | ۵۷ |
Optimum Nutrition | ۴۸ |
Jym Supplement Science | ۳۹ |
ProSupps | ۲۶ |
MusclePharm | ۲۲ |
آشنایی با ساختار، اجزاء و کارکردهای مکمل های ویژه قبل از فعالیت ورزشی (MIPS)
محصولات MIPS معمولاً ترکیبی از موادی مانند کافئین ، اسیدهای آمینه با شاخه دار، نیترات، کراتین، β-آلانین و سایر موادی است که گفته می شود در کوتاه مدت عملکرد ورزشی را بهبود می بخشد، و به دنبال آن در دراز مدت سازگاری های تمرینی را بالقوه بهتر می کند (هارتی و همکارانش، ۲۰۱۸). مقادیر و نوع ترکیبات این مکمل ها غالباً در برچسب حقایق تغذیه ای مکمل به صورت «ترکیبی اختصاصی» به نمایش در می آیند اما، گاهی نیز برخی از اطلاعات برای مصرف کننده فاش نمی شود. اگرچه مقررات سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) ایجاب می کند که همه مواد مغذی موجود در ترکیبات اختصاصی به ترتیب غلظت وزن ذکر شده باشند، اما تعیین اینکه یک مکمل حاوی مقادیر کافی از مواد نیروافزای اصلی است، چالش برانگیز است (هارتی و همکارانش، ۲۰۱۸). برای مثال، یک ماده موجود در یک ترکیب اختصاصی ممکن است بیش از حد نشان داده شود، در حالی که سایر مواد ممکن است در مقادیر بسیار کمتر از آستانه اثربخشی موجود باشند. از آنجا که بسیاری از ترکیبات رایج مورد استفاده در فرمولاسیون های MIPS بر روی مکانیسم های مختلف فیزیولوژیکی عمل می کنند، بسیاری از محققان در این اندیشه اند که آیا ترکیبات خاصی از این مواد ممکن است اثر هم افزایی بر اثربخشی کلی فرمولاسیون داده شده ایجاد کند یا نه (هارتی و همکارانش، ۲۰۱۸). با این حال، از آنجا که بیشتر MIPS هایی که در پیشینه پژوهشی مورد بررسی قرار گرفته اند ، مواد تشکیل دهنده فراتر از یک ترکیب اختصاصی را ذکر می کنند، انجام مقایسه مستقیم بین آثار یک MIPS داده شده و مقدار معادل یک ماده تشکیل دهنده آن به طور جداگانه یا یک محصول با یک محصول دیگر دشوار است. یکی دیگر از مشکلاتی که در ادبیات پژوهشی مشهود است، این است که تقریباً همه مطالعاتی که MIPS را بررسی کرده اند، اثرات این مکمل ها را در مقایسه با یک ماده اصلی شناخته شده آن ها مانند کراتین، کافئین یا β-آلانین مقایسه نکرده اند. با این حال، یک استنثنا قابل توجه در این روند، تحقیق اخیر توسط لین و برد (۲۰۱۸) است، که آثار MIPS حاوی کافئین را در برابر یک دارونما شبیه به کافئین و یک دارونما بی اثر مقایسه کرده است. محققان دریافتند پس از مصرف MIPS یا کافئین نسبت به دارونما بی اثر، حداکثر سرعت پرس سینه در حد معناداری بهترشده است با وجود این فقط پس از مصرف MIPS سرعت متوسط پرس سینه به طور قابل توجهی بهبود یافته بود. علاوه بر این، معلوم شد MIPS و کافئین -هردو- هیچ اثری قابل اثباتی بر سطح لاکتات خون، عملکرد پرش عمودی و عملکرد دوچرخه سواری بی هوازی وینگیت ندارند، که این نشان دهنده وجود شباهت بین آثار MIPS مورد بحث و کافئین به تنهایی است (لینو برد ۲۰۱۸). برعکس، شیلدز و همکارانش (۲۰۱۴) در یک مطالعه آزمایشی مقایسه ای بین آثار کافئین و فرمولاسیون بدون کافئین MIPS گزارش داد، فقط افرادی که کافئین مصرف کرده اند کاهش آرامش را نشان می دهند، این یک عارضه جانبی رایج در این ماده است. تحقیقات آینده باید از طرح های مشابه مطالعه استفاده کند تا امکان مقایسه مستقیم بین آثارMIPS و یک یا چند ماده تشکیل دهنده آن را فراهم کند، زیرا نتایج چنین تحقیقاتی به شما اجازه می دهد تا منحصر به فرد بودن و اثربخشی ترکیبات اختصاصی را تعیین کند. به رغم مشکلات مقایسه بین MIPS و سایر مواد نیروافزا بسیاری از فرمولاسیون های MIPS به طور قابل توجهی باعث بهبود عملکرد کوتاه مدت ورزشی و افزایش سازگاری های تمرینی در طول زمان می شوند. با توجه به تازگی نسبی آن ها ، بررسی اثربخشی و ایمن بودن آن ها به دنبال مصرف حاد و مزمن این محصولات قبل از ارائه توصیه هایی به مصرف کنندگان ، بسیار مهم است (هارتی و همکارانش، ۲۰۱۸).
اجزاء رایج MIPS ها و نقش آن ها در عملکرد ورزشی
از آنجا که آثار ارگونیک بسیاری از مواد اولیه به کار رفته در MIPS به صورت جداگانه و در جای دیگری مورد بررسی قرار گرفته است، در ادامه به طور خلاصه مکانیسم عملکرد، پروتکل های دوزبندی و پتانسیل ارگونوژنیکی ترکیبات رایج MIPS بیان شده است. برای اهداف این بررسی، اصطلاح MIPS به مکمل های چند ماده ای ویژه قبل از تمرین محدود می شود و با نوشیدنی های انرژی زا یا نوشیدنی های ورزشی تجاری اشتباه گرفته نشوند.
به نظر می رسد کافئین ماده اصلی مسئول در آثار نیروافزای کوتاه مدت MIPS است، زیرا به سرعت جذب می شود و به طور معمول در ۶۰ دقیقه پس از مصرف در جریان خون به اوج خود می رسد. کافئین به عنوان یک آنتاگونیست گیرنده آدنوزین عمل می کند و نشان داده شده است که در دوزهای بین ۳ تا ۶ میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، باعث بهبود شناخت و همچنین عملکرد فعالیت های ورزشی استقامتی، قدرتی و مقاومتی می شود. فرمولاسیون های MIPS که حاوی حداقل ۳۰۰ میلی گرم کافئین در هر وعده است برای اکثر افراد در محدوده دوز قابل قبول است.
- اسیدهای آمینه و ترکیبات حاوی اسیدهای آمینه
تائورین یک اسید سولفونیک حاوی آمین است که گزارش شده آثار آنتی اکسیدانی، متابولیکی و نیروافزایی دارد. در حالی که مصرف مزمن این ماده ممکن است باعث بهتر شدن زمان رسیدن به نقطه خستگی در فعالیت های ورزشی استقامتی شود، نشان داده شده است که مصرف کوتاه مدت ۱.۵ گرم تائورین به عنوان بخشی از MIPS باعث بهبود استقامت عضلانی در طی تمرینات مقاومتی می شود. اسید های آمینه شاخه دار (BCAA) اغلب با هدف افزایش سرعت سنتز پروتئین عضله، به حداقل رساندن تجزیه پروتئین و کاهش آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی، به فرمولاسیون های MIPS اضافه می شوند. در حالی که نظریه پردازی شده است BCAA برای بهبود خستگی موثر است، به نظر نمی رسد، عملکرد ورزشی را به طور قابل توجهی افزایش دهد و یا سنتز پروتئین عضله را تحریک کند.
- نیتریک اکساید
نیتریک اکساید (NO) یک مولکول پیام رسان مهم است که جریان خون را در عضلات فعال افزایش می دهد. از دیدگاه تئوری می تواند به افزایش عملکرد ورزشی منجر شود. گفته می شود چند ترکیب مشترک MIPS (برای مثال آرژنین، سیترولین) باعث افزایش سطح نیتریک اکساید می شوند و بنابراین می توانند عملکرد ورزشی را توسط افزایش جریان خون هنگام فعالیت ورزشی بهتر کنند، با وجود این یافته های پژوهشی در این باره مبهم و ناهمسو است. به نظر می رسد هنگامی که نیترات رژیم غذایی در دوزهای ۳۰۰ میلی گرم یا بیشتر مصرف شود باعث افزایش کوتاه مدت عملکرد استقامتی و فعالیت ورزشی با شدت زیاد می شود. نیترات غیر آلی (NO3−) ترکیبی است که در آب چغندر قرمز یافت می شود و نیترات سدیم از راه فعالیت آنزیمی در حفره دهان به نیتریت (NO2−) احیا می شوند، سپس در شرایط کمبود اکسیژن به در معده یا بافت های محیطی نیتریک اکساید (NO) تبدیل می شود. ال-آرژنین یک اسید آمینه است که پیش ماده مورد نیاز برای سنتز نیتریک اکساید است. در حالی که برخی از مطالعات فواید نیروافزایی ناشی از مصرف خوراکی ال-آرژینین را نشان داده اند، اما اکثر شواهد نشان می دهد که آرژنین اثربخشی خیلی کمی در بهتر کردن جریان خون یا عملکرد ورزشی دارد. ال-سیترولین یک اسید آمینه غیر ضروری است که در درجه اول در هندوانه یافت می شود و به ال-آرژنین تبدیل می شود و در نتیجه باعث سنتز NO می شود. مکمل ال سیترولین (که اغلب با مالات همراه است ، واسطه ای در چرخه اسید سیتریک است) در صورت مصرف مزمن، در دوزهای ۶-۸ گرم در روز، باعث افزایش اتساع عروقی و بهبود عملکرد می شود. با این حال، دوزهای موجود در MIPS به طور کلی بسیار کمتر از دوزهایی است که آثار ارگوزنیکی را نشان داده اند.
- کراتین
کراتین یک اسید آمینه طبیعی است که در عضله حیوانات گوناگون یافت می شود. مکمل کراتین بی خطر است و اثبات شده است بعد از مصرف تقریباً ۵ گرم (۰.۰۳ گرم به ازای هر کیلوگرم در هر دوز) در روز پس از یک دوره بارگیری ۲۰ گرم در روز (۰.۳ گرم به ازای هر کیلوگرم در روز)، میزان فسفوکراتین عضلانی را ۳۰ درصد افزایش می دهد. این رژیم در صورت مصرف مزمن در دوزهای معادل تقریبا ۳.۵ گرم در روز پس از یک دوره بارگیری ۲۰ گرم در روز، بر عملکرد فعالیت های ورزشی با شدت زیاد تأثیر مثبت می گذارد. در حالی که به نظر می رسد مصرف کراتین بعد ازفعالیت ورزشی در مقایسه با مکمل یاری قبل از ورزشی بهتر است، مصرف منظم حداقل ۳ گرم کراتین موجود در MIPS در روز به مدت ۲۸ روز به احتمال زیاد برای افزایش عملکرد ورزشی و افزایش سازگاری های تمرینی کافی است.
- بتا-آلانین
β-آلانین یک جز رایج MIPS و پیش ماده کارنوزین _یک دی پپتید است که به عنوان بافر عضلانی عمل می کند_ است. مصرف ۴-۶ گرم β-آلانین در روز برای مدت حداقل ۲ هفته برای بهبود عملکرد ورزشی با شدت زیاد ثابت شده است. بنابراین، به شرطی که یک MIPS حاوی مقادیر کافی β-آلانین باشد، در صورت مصرف روزانه برای حفظ مناسب سطح کارنوزین عضلانی ، می توان آثار ارگونوژنیک مشابهی را انتظار داشت.
آیا مکمل دهی MIPS ها بر ترکیب بدنی موثر است؟
بر اساس مطالعات پژوهشی به نظر می رسد، تأثیر MIPS بر ترکیب بدن امیدوار کننده باشد، با وجود این تفاوت در طراحی مطالعات و تکیه بر خود گزارشی رژیم غذایی دریافتی توسط آزمودنی ها نتایج را به چالش می کشد. چند مطالعه در مردان مقاومتی کار ورزیده نشان داده است ۶ یا ۸ هفته تمرین مقاومتی (سه جلسه در هفته) همراه با مصرف طولانی مدت MIPS در مقایسه با دارونما باعث افزایش بیشتر توده بدون چربی (FFM) می شود (اورسمبی و همکارانش، ۲۰۱۲؛ اورسمبی و همکارانش، ۲۰۱۶؛ لوری و همکارانش، ۲۰۱۳). در حالی که تحقیقات ذکر شده از MIPS هایی با برند یکسان استفاده کرده اند، شرکت کنندگان در طول هر یک از مداخلات شش هفته ای یک مکمل پروتئینی ویژه بعد از فعالیت ورزشی نیز مصرف می کردند، بنابراین نتیجه گیری درباره تاثیر خالص مکمل MIPS می تواند تحت تاثیر این مکمل ها نیز باشد (شلمادین و همکارانش، ۲۰۰۹). همچنین نشان داده شده است، مصرف مزمن MIPS باعث بهبود ترکیب بدن در افراد تمرین نکرده شود. برای مثال در مطالعه ای دستاوردهای بیشتری در FFM پس از ۲۸ روز تمرین مقاومتی در مردان تمرین تمرین نکرده ای که MIPS مصرف می کردند در مقایسه با دارونما نشان داده شد. به علاوه، در این مطالعه کاهش قابل توجهی در توده چربی (FM) در گروه مکمل مشاهده شد، این آثار ممکن است تا حدی به دلیل مصرف مازاد پروتئین بعد از فعالیت ورزشی باشد که برنتایج حاصل از مکمل یاری MIPS نیز تاثیر می گذارد (اسپیلان و همکارانش، ۲۰۱۱). استوت و همکارانش ۲۰۰۸ در طول یک برنامه تمرینی مقاومتی و استقامتی ۱۰ هفته ای ، تاثیر مصرف خوراکی MIPS بر ترکیب بدن در مردان و زنان کم تحرک را بررسی کردند و دریافتند مصرف کنندگان MIPS در مقایسه با مصرف گنندگان دارونما در حد معناداری توده چربی بیشتری از دست داده بودند. جالب اینجاست که فرمول MIPS که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت، حاوی کراتین نبود. برخی از مطالعات کنترل شده با دارونما نشان داده اند MIPS تاثیری بر ترکیب بدن ندارد. جونگ و همکارانش (۲۰۱۷) آثار MIPS حاوی عصاره دانه های مکونا پرورینز (۱۵ درصد L-Dopa)، یک MIPS یکسان با سینفرین اضافه شده یا دارونما را در ۸۰ مرد تمرین کرده مقاومتی کار بررسی کرد و در مقایسه با دارونما بعد از ۴ یا ۸ هفته تمرین تأثیری از فرمولاسیون MIPS بر ترکیب بدن مشاهده نکرد. اسمیت و همکارانش (۲۰۱۰) نیز پس از ۳ هفته تمرین با شدت زیاد، هیچ تفاوتی در ترکیب بدن بین مصرف کنندگان MIPS و دارونما مشاهده نکرد. به همین ترتیب، یکی از تنها مطالعاتی که به طور انحصاری از نمونه های زن استفاده کرده بود، تغییرات معناداری در ترکیب بدن زنان پس از شرکت در ۷ هفته تمرین مقاومتی همراه با مصرف MIPS مشاهده نکرد (زابریسکی و همکارانش، ۲۰۱۷). در مجموع، به نظر می رسد هنوز درباره اثرگذاری مکمل یاری طولانی مدت MIPS بر ترکیب بدنی نیاز به مطالعات بیشتری است. چند مطالعه مقایسه ای کنترل شده تاثیر مصرف طولانی مدت MIPS بر ترکیب بدن را بررسی کرده اند که با نتایج ناهمسویی همراه بوده است. با این حال نتایج این مطالعات این عقیده را تأیید می کند که احتمالاً کراتین و پروتئین مواد اصلی هستند که افزایش توده بدون چربی را از راه MIPS ها باعث می شوند.
سه مطالعه با روش های بایوپسی عضله به شناسایی تغییرات مولکولی عضله اسکلتی پس از استفاده دراز مدت از MIPS پرداخته اند. شلمدین و همکارانش دریافتند در مقایسه با دارونما، استفاده از MIPS محتوای پروتئین تارچه ای، DNA کل و همچنین عوامل تنظیمی میوژنیک Myo-D و MRF-4 را افزایش می دهد. به طور مشابه، اسپیلان و همکارانش (۲۰۱۱) نشان دادند، MIPS محتوای پروتئین تارچه ای و همچنین Myo-D و MRF-4 (پروتئین های پیش ساز عضله سازی) را افزایش می دهد. در مطالعه بعدی، همین گروه تحقیقاتی افزایش كراتین تام و پروتئین تام عضلانی را در مصرف كنندگان MIPS و در افرادی که محصول قابل مقایسه ی حاوی پروتئین، كربوهیدرات و كراتین را مصرف كرده بودند، پس از رعایت ۶ هفته برنامه تمرین مقاومتی شدید مشاهده كردند (اسپیلان و همکارانش، ۲۰۱۴). به طور خلاصه، از آنجایی که همه این آزمایش ها آثار مفید مصرف درازمدت مکمل MIPS حاوی پروتئین وی، کراتین و BCAA را نشان داده اند، می توان گفت احتمالاً این مواد منجر به سازگاری مطلوب در عضلات اسکلتی می شوند. شواهد محدودی درباره تأثیر مصرف کوتاه مدت (کمتر از ۱۰ روز) MIPS بر هورمون ها یا نشانگرهای آسیب عضلانی ناشی از فعالیت ورزشی حاد وجود دارد. کرامر و همکارانش (۲۰۰۷) هیچ تفاوتی در لاکتات، گلوکز یا انسولین بین مصرف کنندگان MIPS یا دارونما بعد از ۷ روز مصرف مکمل مشاهده نکردند. با این حال، در مصرف کنندگان MIPS در مقایسه با به دارونما سطح سرمی کراتین کیناز در به طور قابل توجهی بلافاصله پس از فعالیت ورزشی و ۱۵ دقیقه بعد از آن در مرحله ریکاوری پایین تر بود، همچنین میوگلوبین نیز بلافاصله پس از فعالیت ورزشی کاهش یافت، این اطلاعات نشان می دهد این مکمل ممکن است بر آسیب عضلانی تأثیر بالقوه بگذارد. با این حال، با توجه به حجم کم شواهد علمی نیاز است مطالعات بیشتری درباره اثر گذاری این نوع از مکمل ها انجام شود.
با وجودی که آب بدن نیز یکی از متغیرهای مهم ترکیب بدن به شمار می رود و در مطالعات علمی به نقش مهم وضعیت آب رسانی بدن در عملکرد ورزشی اشاره شده است، اما اطلاعات پژوهشی درباره نقش و آثار مکمل یاری MIPS بر آب بدن، آب درون سلولی و آب برون سلولی کمتر توجه داشته اند. با این حال یکی از اجزای اصلی بیشتر MIPS ها، کراتین است. ادعا شده است،Cr به عنوان یک اسمولیت عمل می کند، و باعث افزایش آب درون سلولی (ICW) می شود، که به نوبه خود ، ممکن است سنتز پروتئین را افزایش دهد و در نتیجه، به افزایش توده عضلانی کمک کند. پیش تر مشاهده شده است مصرف مکمل Cr همراه با تمرین مقاومتی باعث افزایش مقادیر مطلق توده بدن ، TBW و ICW می شود اما در مردانی که تمرین نمی کردند آب برون سلولی یا ECW افزایش نمی یابد. با این حال، هنگامی که TBW و ICW به عنوان درصدی از توده بدن بیان شد ، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لازم به ذکر است که آزمایشی که در بالا ذکر شد روی افراد غیرورزیده انجام شد. پاورز و همکاران (۲۰۰۳) نشان دادند مکمل یاری Cr همراه با تمرین مقاومتی باعث افزایش معنادار ICW نمی شود، اما می تواند باعث افزایش TBW شود. بنابراین، می توان تصور کرد، افزایش TBW به دلیل ECW بوده است، اگرچه مقادیر آن در این مطالعه گزارش نشده است. به علاوه، این نتایج ممکن است تحت تأثیر شیوه نمونه گیری این مطالعه که از نمونه های زن و مرد استفاده کرده بود و همچنین پاسخ به برنامه های متفاوت تمرینی در افراد تمرین کرده باشد. با وجود این در یک مطالعه بسیار جدید، ریبریو و همکارانش (۲۰۲۰)، به بررسی آثار مکمل یاری کراتین همراه تمرین مقاومتی بر وضعیت آب بدن و توده عضلانی پرداختند. نتایج این مطالعه نیز نشان داد، در مقایسه با گروه پلاسیبو، ۸ هفته مکمل یاری کراتین همراه با تمرین مقاومتی منظم، کل آب بدن، توده عضلات اسکلتی، و آب درون سلولی را در حد معناداری افزایش می دهد، با این حال، مقادیر آب برون سلولی گروه کراتین در مقایسه با گروه پلاسیبو تفاوت آماری معناداری نشان نداد. این تحقیق نشان می دهد مکمل Cr همراه با RT باعث افزایش بیشتر SMM و ICW می شود اما نسبت بین SMM و ICW را در مردان جوان مقاومت دیده تغییر نمی دهد. در میان سازوکارهای پیشنهادی برای آثار مکمل Cr در افزایش حجم توده عضلانی، افزایش هیدراتاسیون درون سلولی به عنوان یک عامل احتمالی مطرح شده است. Cr با یون های Na + از عرض سارکولما منتقل می شود، که جریان Cl− و آب را با هدف متعادل کردن اسمولالیته و خنثی سازی جریان الکتریکی آغاز می کند (اودوم و همکاران ، ۱۹۹۶) ، بنابراین کراتین در جابجایی و هدایت ECW به فضای ICW کمک می کند. علاوه بر این، نشان داده شده است که Cr باعث افزایش ذخیره گلیکوژن می شود (ون لون و همکاران ، ۲۰۰۴). با توجه به اینکه هر گرم گلیکوژن تقریباً ۳-۴ گرم آب به خود جذب می کند ، این ممکن است آبرسانی درون سلولی را بیشتر کند. (اولسون و سالتین، ۱۹۷۰).
نتیجه گیری درباره اثرگذاری MISP ها بر ترکیب بدنی:
اگرچه برخی از مطالعات یافته های امیدوارکننده ای را گزارش کرده اند اما به دلایل زیر نمی توان اثرگذاری MIPS ها را در مقایسه با سایر مکمل های تایید شده (مثل پروتئین Whey، کازئین و کراتین) تایید کرد:
۱- بیشتر مطالعاتی که اثر گذاری MIPS ها را تایید کرده اند این مکمل را فقط در مقایسه با دارونما مقایسه کرده اند و هیچ کدام اثرگذاری MIPS ها را نسبت به این نوع از مکمل ها بررسی نکرده اند.
۲- مطالعات کمی به صورت کنترل شده عواملی مثل رژیم غذایی، پروتئین دریافتی، کالری دریافتی و شیوه تمرینی را همسان سازی کرده اند و بنابراین ممکن است تفاوت در این عوامل باعث اثرگذاری بر نتایج نهایی شده باشد.بنابراین نیاز است مطالعات کنترل شده بیشتری درباره اثرگذاری MIPS ها در مقایسه با دارونما انجام شود.
۳- روش های سنجش ترکیب بدنی در بیشتر مطالعات روش های میدانی شامل مقاومت بیوالکتریک بوده است که در مقایسه با روش های دقیقی مانند DEXA دقت کمتری دارند و ممکن است نتیجه گیری بر اساس این روش های با خطای بیشتر باعث نتیجه گیری های مثبت کاذب شده باشد. بنابراین نیاز است جمع بندی درباره نتایج بر اساس مطالعاتی باشد که از روش های سنجش ترکیب بدنی دقیق تری مثل DEXA استفاده کرده اند.
۴- بیشتر مطالعات روی جامعه اماری مردان انجام شده است، حال آنکه ممکن است پاسخ های زنان در مقایسه با مردان متفاوت باشد.
۵- ترکیبات موجود در MISP ها از نظر کمیت و کیفیت می تواند بسیار متنوع باشد بنابراین، نیاز است درباره هر نوع خاص از MISP ها تحقیقات بیشتری انجام شود تا بتوان درباره هر نوع خاص از MISP به جمع بندی دقیق تری دست یافت.
بنابراین، به مصرف کنندگان MISP ها توصیه می شود اگر این نوع از مکمل ها را با هدف تغییر شاخص های ترکیب بدن مصرف می کنند نیاز است به نکات فوق توجه داشته باشند و درباره اثرگذاری آن ها با احتیاط بیشتری برخورد کنند. شواهد علمی پیشنهاد می کنند یک رژیم غذایی مناسب شامل پروتئین، کربوهیدرات و چربی کافی و علاوه بر ان مقادیر متناسب کالری دریافتی باید در خط اول برای تغییرات ترکیب بدنی مورد توجه قرار گیرند. علاوه بر این استفاده از مکمل های ایمن و اثر گذار مانند پروتئین Whey، کازئین و کراتین مونوهیدرات ممکن است در بهبود شاخص های ترکیب بدنی موثر باشد. بدیهی است که باید مکمل دهی و رژیم غذایی هر ورزشکار متناسب با ویژگی های فردی، اهدف و نیاز های خاص ان ورزشکار تنظیم شود.
منابع
Dietary Supplements Market Size Worth $278.02 Billion By 2024. [(accessed on 3 May 2019)]; Available online: https://www.grandviewresearch.com/press-release/global-dietary-supplements-market
Harty, P. S., Zabriskie, H. A., Erickson, J. L., Molling, P. E., Kerksick, C. M., & Jagim, A. R. (2018). Multi-ingredient pre-workout supplements, safety implications, and performance outcomes: a brief review. Journal of the International Society of Sports Nutrition, 15(1), 1-28.
Jagim, A. R., Camic, C. L., & Harty, P. S. (2019). Common habits, adverse events, and opinions regarding pre-workout supplement use among regular consumers. Nutrients, 11(4), 855.
Jung YP, Earnest CP, Koozehchian M, Cho M, Barringer N, Walker D, Rasmussen C, Greenwood M, Murano PS, Kreider RB. Effects of ingesting a pre-workout dietary supplement with and without synephrine for 8 weeks on training adaptations in resistance-trained males. J Int Soc Sports Nutr. 2017;14(1):1.
Kantor E.D., Rehm C.D., Du M., White E., Giovannucci E.L. Trends in Dietary Supplement Use among US Adults from 1999–۲۰۱۲. JAMA. 2016;316:1464–۱۴۷۴. doi: 10.1001/jama.2016.14403.
Kedia AW, Hofheins JE, Habowski SM, Ferrando AA, Gothard MD, Lopez HL. Effects of a pre-workout supplement on lean mass, muscular performance, subjective workout experience and biomarkers of safety. Int J Med Sci. 2014;11(2):116–۲۶.
Kraemer WJ, Hatfield DL, Spiering BA, Vingren JL, Fragala MS, Ho J-Y, Volek JS, Anderson JM, Maresh CM. Effects of a multi-nutrient supplement on exercise performance and hormonal responses to resistance exercise. Eur J Appl Phys. 2007;101(5):637–۴۶.
Lane M, Byrd M. Effects of pre-workout supplements on power maintenance in lower body and upper body tasks. J Funct Morphol Kinesiol. 2018;3(1):11.
Lowery RP, Joy JM, Dudeck JE, Oliveira de Souza E, SA MC, Wells S, Wildman R, Wilson JM. Effects of 8 weeks of Xpand(R) 2X pre workout supplementation on skeletal muscle hypertrophy, lean body mass, and strength in resistance trained males. J Int Soc Sports Nutr. 2013;10(1):44.
Odoom, J.E., Kemp, G.J., & Radda, G.K. (1996). The regulation of total creatine content in a myoblast cell line. Molecular and Cellular Biochemistry, 158(2), 179–۱۸۸. PubMed ID: 8817480 doi:10.1007/ BF00225844
Olsson, K.E., & Saltin, B. (1970). Variation in total body water with muscle glycogen changes in man. Acta Physiologica Scandinavica, 80(1), 11–۱۸. PubMed ID: 5475323 doi:10.1111/j.1748-1716.1970. tb04764.x
Ormsbee MJ, Mandler WK, Thomas DD, Ward EG, Kinsey AW, Simonavice E, Panton LB, Kim JS. The effects of six weeks of supplementation with multi-ingredient performance supplements and resistance training on anabolic hormones, body composition, strength, and power in resistance-trained men. J Int Soc Sports Nutr. 2012;9(1):49.
Ormsbee MJ, Ward EG, Bach CW, Arciero PJ, McKune AJ, Panton LB. The impact of a pre-loaded multi-ingredient performance supplement on muscle soreness and performance following downhill running. J Int Soc Sports Nutr. 2015;12(1):2.
Ribeiro, A. S., Avelar, A., Kassiano, W., Nunes, J. P., Schoenfeld, B. J., Aguiar, A. F., … & Cyrino, E. S. (2020). Creatine Supplementation Does Not Influence the Ratio Between Intracellular Water and Skeletal Muscle Mass in Resistance-Trained Men. International Journal of Sport Nutrition and Exercise Metabolism, 1(aop), 1-7.
Shelmadine B, Cooke M, Buford T, Hudson G, Redd L, Leutholtz B, Willoughby DS. Effects of 28 days of resistance exercise and consuming a commercially available pre-workout supplement, NO-shotgun(R), on body composition, muscle strength and mass, markers of satellite cell activation, and clinical safety markers in males. J Int Soc Sports Nutr. 2009;6:16.
Shields KA, Silva JE, Rauch JT, Lowery RP, Ormes JA, Sharp MH, McCleary SA, Georges J, Joy JM, Purpura M, et al. The effects of a multi-ingredient cognitive formula on alertness, focus, motivation, calmness and psychomotor performance in comparison to caffeine and placebo. J Int Soc Sports Nutr. 2014;11(1):P45.
Smith AE, Fukuda DH, Kendall KL, Stout JR. The effects of a pre-workout supplement containing caffeine, creatine, and amino acids during three weeks of high-intensity exercise on aerobic and anaerobic performance. J Int Soc Sports Nutr. 2010;7:10.
Spillane M, Schwarz N, Leddy S, Correa T, Minter M, Longoria V, Willoughby DS. Effects of 28 days of resistance exercise while consuming commercially available pre- and post-workout supplements, NO-Shotgun(R) and NO-Synthesize(R) on body composition, muscle strength and mass, markers of protein synthesis, and clinical safety markers in males. Nutr Metab (Lond). 2011;8:78.
Spillane M, Schwarz N, Willoughby DS. Heavy resistance training and Peri-exercise ingestion of a multi-ingredient ergogenic nutritional supplement in males: effects on body composition, muscle performance and markers of muscle protein synthesis. J Sports Sci Med. 2014;13(4):894–۹۰۳.
Stout JR, Moon JR, Tobkin SE, Lockwood CM, Smith AE, Graef JL, Kendall KL, Beck TW, Cramer JT. Pre-workout consumption of Celsius® enhances the benefits of chronic exercise on body composition and cardiorespiratory fitness. J Int Soc Sports Nutr. 2008;5(Suppl1):P8.
van Loon, L.J., Murphy, R., Oosterlaar, A.M., Cameron-Smith, D.,Hargreaves, M., Wagenmakers, A.J., & Snow, R. (2004). Creatine supplementation increases glycogen storage but not GLUT-4 expression in human skeletal muscle. Clinical Science (London, England : 1979), 106(1), 99–۱۰۶. PubMed ID: 14507259 doi:10.1042/CS20030116
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!