Presentation1

نویسنده: علیرضا نیک نام (متخصص فیزیولوژی ورزشی و علم تمرین) آدرس صفحه اینستاگرام: sportphysiologist 

مقدمه

توسعه استعداد به دلیل تعامل پیچیده موضوعات بین رشته ای که به طور مستقیمی بر فرصت ها و پیشرفت های ورزشی تاثیر دارد موضوعی جامع می باشد. این مقاله با تمرکز بر مدل توسعه بلند مدت ورزشکاران (LTAD) و نقش آن در توسعه استعداد های ورزشی تمرکز دارد. در حالی که LTAD جدید نیست، اما این مدل با ترکیب موفق روش های تمرینی بکارگیری شده در کنار یک مبنای علمی برای کودکان و نوجوانان ساخته شده است. مدل توسعه بلند مدت ورزشکاران به عنوان یک مدل پذیرفته شده برای توسعه کودکان و نوجوانان ورزشکار در حال گسترش در سطح جهان می باشد. این مدل تلاش دارد که تعادل را بین بار تمرینی و مسابقات در طول دوران کودکی تا نوجوانی با توجه به فرایند رشد جسمانی برقرار نماید. در واقع LTAD پاسخ به یک سئوال اساسی است: آنچه که در هر مرحله رشد انسان باید انجام شود تا هر کودک بیشترین فرصت را برای زندگی سالم و طولانی مدت ورزشی همراه با موفقیت را داشته باشد چیست؟ LTAD بر موفقت های زودهنگام یا دستاوردهای کوتاه مدت تمرکزی ندارد بلکه به آنچه برای ورزشکار در طول زندگی بهتر است می پردازد.

تاریخچه مدل LTAD

مدل توسعه بلندمدت ورزشکار (Long-Term Athlete Development – LTAD) نخستین بار در اوایل دهه ۲۰۰۰ توسط ایوان بالی (Istvan Balyi)، یک دانشمند ورزشی مجارستانی-کانادایی، معرفی شد. این مدل بر اساس اصول رشد و تکامل جسمانی و روان‌شناختی ورزشکاران طراحی شده است و هدف آن ارائه یک مسیر استاندارد برای توسعه ورزشکاران از کودکی تا دوران حرفه‌ای و حتی پس از آن است.

پیش از ارائه این مدل، بسیاری از برنامه‌های ورزشی فاقد یک مسیر توسعه ساختاریافته بودند و اغلب تخصص‌گرایی زودهنگام، تمرین بیش از حد و عدم توجه به مراحل رشد باعث کاهش عملکرد و افزایش آسیب‌های ورزشی در ورزشکاران می‌شد. مدل LTAD با تأکید بر مراحل رشد و توسعه ورزشی، این چالش‌ها را هدف قرار داد و راهکارهایی را برای بهینه‌سازی تمرینات ارائه کرد.

اهداف مدل LTAD

مدل توسعه بلندمدت ورزشکار چندین هدف کلیدی را دنبال می‌کند:

  1. بهینه‌سازی رشد و توسعه ورزشکاران

    • LTAD بر اساس اصول رشد و تکامل فیزیولوژیکی طراحی شده است تا ورزشکاران در هر مرحله از رشد، تمرینات متناسب با شرایط جسمانی و روانی خود دریافت کنند.
  2. افزایش طول عمر ورزشی و جلوگیری از فرسودگی زودرس

    • با برنامه‌ریزی تمرینی مناسب، از فرسودگی زودرس جلوگیری شده و ورزشکاران می‌توانند مدت طولانی‌تری در ورزش باقی بمانند.
  3. پیشگیری از آسیب‌های ورزشی

    • تمرینات طراحی‌شده در این مدل به گونه‌ای است که از بیش تمرینی (Overtraining) و آسیب‌های ناشی از عدم آمادگی بدنی جلوگیری می‌کند.
  4. ایجاد تعادل بین تمرین، رقابت و ریکاوری

    • بسیاری از برنامه‌های ورزشی تنها بر تمرین و مسابقه تأکید دارند، اما LTAD بر اهمیت ریکاوری و استراحت برای بهبود عملکرد ورزشکار تأکید می‌کند.
  5. ایجاد مسیر توسعه برای ورزشکاران نخبه و عمومی

    • این مدل برای هر دو گروه از ورزشکاران (حرفه‌ای و تفریحی) طراحی شده و به آن‌ها کمک می‌کند تا بهترین عملکرد خود را داشته باشند.
  6. حمایت از مشارکت مادام‌العمر در فعالیت‌های ورزشی

    • یکی از اهداف کلیدی LTAD این است که ورزش را تنها به دوران قهرمانی محدود نکند، بلکه ورزشکاران را به یک سبک زندگی فعال در تمام عمر تشویق کند.
  7. تخصص‌گرایی تدریجی و اصولی در ورزش

    • LTAD تأکید دارد که تخصص‌گرایی ورزشی باید در زمان مناسب اتفاق بیفتد تا از فرسودگی و کاهش انگیزه جلوگیری شود.
  8. توسعه مهارت‌های جسمانی و روانی

    • علاوه بر آمادگی جسمانی، این مدل به رشد ذهنی، روان‌شناختی و اجتماعی ورزشکاران نیز توجه دارد.
مدل توسعه بلند مدت ورزشکاران

مدل توسعه بلند مدت ورزشکاران. در هر فاز باید بر مفاهیم تمرینی خاصی تاکید شود.

چهارچوب هفت مرحله ای مدل LTAD

۱- شروع فعال (کشف و سرگرمی): تا سن ۶ سالگی، همه چیز حول بازی و تسلط بر مهارت های حرکتی پایه است. کودک باید بتواند بوسیله فعالیت بدنی از طریق بازی های آزاد ساختار یافته و غیر ساختاری توأمان که حرکات بدنی متنوعی را در بر می گیرد، شاد باشد. شروع فعال باعث افزایش رشد عملکرد مغز، هماهنگی، مهارت های اجتماعی، مهارت های حرکتی درشت، احساسات، تصویر سازی می گردد. این مرحله همچنین به ایجاد اعتماد به نفس کودکان و بهبود پوسچر و تعادل، تقویت استخوان ها و عضلات، دستیابی به وزن سالم، کاهش استرس، خواب مناسب، حرکات ماهرانه و لذت از فعال بودن کمک می کند.

هدف: توسعه مهارت‌های حرکتی اولیه و ایجاد علاقه به فعالیت بدنی
ویژگی‌ها:

  • تمرکز بر بازی و فعالیت‌های سرگرم‌کننده
  • مشارکت در فعالیت‌های مختلف برای توسعه مهارت‌های بنیادی حرکتی
  • عدم تمرکز بر رقابت

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: کم تا متوسط
  • مدت: ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در روز
  • بار تمرین: بدون بار اضافی، استفاده از وزن بدن

🔹 نمونه تمرینات:

  • دویدن، پریدن، دوچرخه‌سواری، پرتاب و گرفتن اشیا
  • بازی‌های ساده مانند فوتبال، بسکتبال، و شنا

 

۲- بنیادها (حرکات بنیادی): از سن ۶ تا ۹ سالگی در پسر ها و ۶ تا ۸ سالگی در دخترها، کودکان باید در فعالیت های مختلف ساختاریافته که مهارت های حرکتی بنیادی و مهارت های حرکتی عمومی شامل چابکی، تعادل و هماهنگی می شود، شرکت نمایند. با این حال فعالیت ها و برنامه ها باید بر شادی متمرکز باشند و فقط به اندازه ناچیزی باید رقابت رسمی آموزش داده شود.

هدف: توسعه مهارت‌های حرکتی بنیادی (دویدن، پرش، تعادل، هماهنگی)
ویژگی‌ها:

  • بهبود هماهنگی و چابکی
  • تمرینات متنوع برای افزایش توانایی‌های جسمانی
  • تشویق به فعالیت‌های گروهی و سرگرم‌کننده

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: کم تا متوسط
  • مدت: ۶۰-۹۰ دقیقه در روز، ۴-۵ روز در هفته
  • بار تمرین: استفاده از وزن بدن و تجهیزات سبک (توپ‌های سبک، طناب)

🔹 نمونه تمرینات:

  • پرش از روی موانع کوچک، دویدن و تعقیب‌وگریز
  • تمرینات انعطاف‌پذیری و بازی‌های سرعتی

 

۳- یادگیری تمرین: از سنین ۸ تا ۱۱ سالگی در دخترها و ۹ تا ۱۲ سالگی در پسر ها، یا تا هنگام جهش نمو، کودکان آماده شروع توسعه مهارت های ورزشی بنیادی می باشند. تاکید باید بر اکتساب طیف وسیعی از مهارت های ضروری برای تعدادی از فعالیت های ورزشی باشد. اگرچه اغلب وسوسه برانگیز است که استعدادها در این سن بیش از حد یک ورزش را تمرین کنند یا مسابقه دهند (مانند تعیین پست زودهنگام در تیم های ورزشی) این موضوع می تواند اثرات منفی بر روی مراحل بعدی پیشرفت و رشد کودک در صورتی که تخصصی شدن دیر هنگام را دنبال می کند داشته باشد. این تخصصی شدن زودهنگام باعث افزایش رشد جسمانی، تکنیکی و تاکتیکی یک بعدی و احتمال آسیب دیدگی و فرسودگی می شود.

هدف: بهبود مهارت‌های تکنیکی و شناخت اصول اولیه تمرینات
ویژگی‌ها:

  • شروع تمرینات قدرتی سبک با وزن بدن
  • یادگیری اصول تکنیک‌های پایه‌ای در ورزش
  • توسعه استقامت و توان هوازی

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: متوسط
  • مدت: ۷۵-۱۲۰ دقیقه، ۴-۶ روز در هفته
  • بار تمرین: تمرینات مقاومتی سبک (وزن بدن، نوارهای مقاومتی، توپ مدیسن بال سبک)

🔹 نمونه تمرینات:

  • تمرینات چابکی و هماهنگی (نردبان سرعتی، تغییر جهت سریع)
  • دویدن‌های سرعتی کوتاه (۲۰ متر، ۴-۶ تکرار)
  • تمرینات مقاومتی با وزن بدن (شنا، اسکات، لانج)

 

  • ۴- تمرین برای تمرین: سنینی که برای این مرحله برای پسر ها و دختر ها تعریف می شود بر اساس شروع و دوره جهش نمو که به طور کلی از سنین ۱۱ تا ۱۵ سال برای دختر ها و ۱۲ تا ۱۶ سال برای پسرها می باشد. در این مرحله است که افراد به طور فیزیولوژیکی به تحریک و تمرین پاسخ می دهند و به عبارتی دیگر زمان شروع و بهره مندی از دوره های حساس تسریع سازگاری ها در پاسخ به تمرین می باشد. کودکان باید یک پایه هوازی را ایجاد نمایند، قدرت و سرعت را در انتهای مرحله توسعه دهند و علاوه بر این، مهارت های ویژه ورزشی و تاکتیکی پایه را تقویت نمایند. این کودکان ممکن است بازی کنند و بهترین را برای خود پیروز شدن بدانند، اما هنوز نیاز است که زمان بیشتری برای تمرین مهارت و توسعه جسمانی و زمان کمتری برای پیروز شدن اختصاص داده شود. تمرکز بر پیشرفت تدریجی در برابر نتیجه گیری در رقابت منجر به توسعه بهتری می شود. این رویکرد به منظور پیشرفت بالای اجرا کنندگان و حفظ فعالیت در طولانی مدت حیاتی است، بنابراین والدین باید با بررسی سازمان های ملی مطمئن شوند که برنامه های کودکانشان از نسبت درست تمرین به مسابقه را برخوردار باشد.

هدف: افزایش قدرت، استقامت و آماده‌سازی برای تمرینات جدی‌تر
ویژگی‌ها:

  • تمرکز بر توسعه استقامت هوازی و قدرت عضلانی
  • آشنایی با تمرینات مقاومتی و وزنه‌برداری سبک
  • بهبود تعادل بین تمرین، استراحت و تغذیه

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: متوسط تا بالا
  • مدت: ۹۰-۱۵۰ دقیقه، ۵-۶ روز در هفته
  • بار تمرین: استفاده از وزنه‌های سبک تا متوسط (۴۰-۶۰٪ 1RM)

🔹 نمونه تمرینات:

  • دویدن‌های سرعتی (۲۰-۳۰ متر × ۶-۸ تکرار)
  • تمرینات مقاومتی با وزنه‌های سبک (۳-۴ ست × ۱۰-۱۲ تکرار)
  • تمرینات پلایومتریک متوسط (پرش جعبه، پرش عمقی)

 

۵- تمرین برای مسابقه: این مرحله درباره بهینه سازی حرکات و آموزش کاربردی نحوه رقابت کردن می باشد. در این مرحله افراد می توانند به طور تخصصی یک ورزش را انتخاب و جریان مسابقات را دنبال نمایند و یا می توانند در یک سطح تفریحی مشارکت خود را ادامه و به موجب آن وارد مرحله فعال بودن برای زندگی شوند. در جریان مسابقات، انجام تمرین با حجم و شدت بالا در سراسر سال اتفاق می افتد.

هدف: آماده‌سازی برای رقابت‌های حرفه‌ای
ویژگی‌ها:

  • تمرینات تخصصی متناسب با رشته ورزشی
  • تمرینات قدرتی، چابکی و تاکتیکی
  • بهینه‌سازی ریکاوری و تغذیه

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: بالا
  • مدت: ۱۲۰-۱۸۰ دقیقه، ۶-۷ روز در هفته
  • بار تمرین: وزنه‌های متوسط تا سنگین (۶۰-۸۵٪ 1RM)

🔹 نمونه تمرینات:

  • تمرینات قدرتی با وزنه‌های سنگین (۴-۵ ست × ۳-۸ تکرار)
  • تمرینات چابکی و تغییر جهت با سرعت بالا
  • تمرینات پلایومتریک پیشرفته

 

۶- تمرین برای پیروزی با قهرمانی: ورزشکاران حرفه ای و با استعداد به منظور دنبال کردن تمرینات شدیدتر برای عملکرد موفق و پیروز در سطح بین المللی وارد این مرحله می گردند. ورزشکاران همراه با ناتوانی (معلولیت) و ورزشکاران سالم جسمانی به صورت مشابهی به روش های تمرینی، تجهیزات و امکانات سطح جهانی که به خواسته های شخصی و تقاضاهای ورزشی آنها منطبق باشد، نیازمند هستند.

هدف: دستیابی به حداکثر توان ورزشی و موفقیت در مسابقات بین‌المللی
ویژگی‌ها:

  • تمرینات با حداکثر شدت
  • تمرینات تاکتیکی و روان‌شناختی
  • مدیریت استرس و بازیابی

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: بسیار بالا
  • مدت: ۱۵۰-۲۱۰ دقیقه، ۶-۷ روز در هفته
  • بار تمرین: وزنه‌های سنگین (۷۰-۹۰٪ 1RM)

🔹 نمونه تمرینات:

  • تمرینات قدرتی با شدت بالا (۵-۶ ست × ۳-۶ تکرار)
  • تمرینات تخصصی شبیه‌سازی مسابقه

 

۷- فعالیت مادام العمر: ورزشکاران جوان اساساً می توانند در هر سنی پس از اکتساب سواد جسمانی به این مرحله وارد شوند. در صورتی که کودکان به شکل صحیحی به منظور فعالیت و ورزش از طریق مراحل، شروع فعال، حرکات بنیادی، یادگیری تمرین کردن آموزش دیده باشند، مهارت های حرکتی و اعتماد به نفس لازم را برای حفظ فعالیت در زندگی به شکل عملی در هر ورزشی که انتخاب کرده باشند، دارند. برای ورزشکاران با سطح بالا، این مرحله نماینگر انتقال از یک مرحله رقابتی به فعالیت بدنی مادام العمر می باشد. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که به ورزش ادامه دهند، در نتیجه رقابت برای زندگی، و یا ممکن است در ورزش به عنوان مسئولان بازی یا مربیان دخیل باشند. همچنین ممکن است آنها به ورزش ها یا فعالیت های جدیدی (نظیر بازیکنی هاکی، گلف یا تنیس) که برای زندگی مناسب است روی بیاورند.

هدف: حفظ تناسب اندام و جلوگیری از افت فیزیکی
ویژگی‌ها:

  • تمرینات ترکیبی برای حفظ آمادگی بدنی
  • کاهش شدت تمرینات و افزایش تمرینات هوازی و انعطاف‌پذیری

🔹 شدت و بار تمرینات:

  • شدت: متوسط
  • مدت: ۴۵-۹۰ دقیقه، ۳-۵ روز در هفته
  • بار تمرین: تمرینات ترکیبی (وزنه سبک، ورزش‌های هوازی)

🔹 نمونه تمرینات:

  • تمرینات مقاومتی سبک (۳ ست × ۱۲-۱۵ تکرار)
  • پیاده‌روی، شنا، دوچرخه‌سواری

 

مفهوم پنجره فرصت در مدل LTAD

بدون تردید، اساس مدل LTAD بر طراحی سالانه تمرین و رقابت متمرکز است که به‌خوبی مستند شده است. با این حال، این مدل همچنین سازگاری‌های فیزیولوژیکی مرتبط با رشد و بلوغ را از طریق بهینه‌سازی “پنجره‌های فرصت” تمرینی ترسیم می‌کند. اساساً، این پنجره‌ها دوره‌های حساس و بحرانی برای توسعه و پرورش عملکرد حرکتی هستند که بر پایه‌ی یک محرک تمرینی مناسب در دوره‌های زمانی خاصی از بلوغ تنظیم می‌شوند. با این وجود، مفهوم دقیق این دوره‌های حساس که با افزایش قابلیت‌های سازش پذیری در پاسخ به محرک‌های رشد مانند تمرین و ورزش مرتبط هستند، و همچنین پیامدهای بالقوه منفی آن‌ها، نیازمند بررسی علمی بیشتری است. به نظر می‌رسد که اجرای مناسب تمرین متناسب با مراحل بلوغ می‌تواند تأثیر قابل‌توجهی بر اوج عملکرد از طریق تخصصی‌سازی در سطح سلول‌ها، بافت‌ها، اندام‌ها و کل سیستم بدن داشته باشد. در ادبیات کاربردی نیز مستند شده است که انجام یک مداخله تمرینی خارج از “پنجره‌ی فرصت” می‌تواند منجر به دستاوردهای محدود یا حتی بدون تأثیر شود و ممکن است تأثیرات منفی بر سازگاری‌های آینده داشته باشد، اما شواهد علمی کافی برای تأیید این ادعا وجود ندارد.

نقد و بررسی پنجره فرصت برای توسعه ظرفیت هوازی

توسعه ظرفیت هوازی و تأثیر آن بر عملکرد تحت تأثیر تغییرات مربوط به رشد در سیستم قلبی-عروقی مرکزی و محیطی، عملکرد عضلانی، ظرفیت سلولی، ترکیب بدنی و توانایی متابولیک فرد است. میزان تأثیر این اجزا بر ظرفیت هوازی در طول دوران کودکی و نوجوانی متفاوت است. حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max)، که به عنوان معیار استاندارد برای ارزیابی ظرفیت هوازی فرد شناخته می‌شود، از دوران نوزادی تا بزرگسالی افزایش می‌یابد و احتمالاً به‌صورت خطی با اندازه بدن ارتباط دارد. علیرغم وجود شواهد زیادی که نشان می‌دهند کودکان از سنین پایین ظرفیت هوازی خوبی دارند، روش‌های مختلف تمرین بدنی نشان داده‌اند که می‌توانند به توسعه ظرفیت هوازی در کودکان و نوجوانان کمک کنند. به‌عنوان مثال، پیشنهاد شده است که تمرینات طولانی‌مدت با شدت نسبتاً بالا می‌تواند موجب پیشرفت‌های قابل‌توجهی شود. در این زمینه، تحقیقات نشان داده‌اند که تمرینات با شدت پایین معمولاً پاسخ تحریکی کمی در طول مداخلات کودکان دارند. با این حال، برخی از محققان پیشنهاد کرده‌اند که دوره‌های تسریع‌شده و کاهش‌یافته‌ای در رشد در طول بلوغ وجود دارد که به‌طور قابل‌توجهی برای هر فرد (PHV) و بلوغ باشند. اگرچه در ادبیات تفاوت‌هایی در این زمینه وجود دارد، بررسی‌های بلندمدت نشان داده‌اند که اوج توسعه ظرفیت هوازی نسبی در پسران و دختران بین ۱۲ تا ۱۶ سالگی رخ می‌دهد. با این حال، برخی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند که دوره اوج توسعه ظرفیت هوازی ممکن است در پسران بین ۱۰ تا ۱۶ سال و در دختران بین ۷ تا ۱۳ سال باشد. با این حال، اعتبار این شواهد به‌دلیل استناد به مشاهدات غیرعلّی چالش برانگیز است. علاوه بر این، نتایج برخی مطالعات نشان می‌دهند که کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان از نظر مصرف انرژی در هنگام حرکت نسبت به متابولیسم هوازی کارایی کمتری دارند و کودکان در مقایسه با بزرگسالان انرژی بیشتری را برای هر واحد جرم بدن در هنگام حرکت با سرعت مشخص مصرف می‌کنند. این تفاوت‌ها ممکن است به تفاوت در اندازه بدن، عدم بلوغ عصبی-عضلانی و ناتوانی در تأمین اکسیژن کافی برای عضلات موردنیاز مربوط باشد که با رشد و بلوغ بیشتر به حالت بزرگسالی نزدیک می‌شود. با این حال، به نظر می‌رسد که پتانسیل بهبود کارایی حرکت و عملکرد جسمانی احتمالاً تحت تأثیر تمرینات نیز قرار می‌گیرد. با این حال، تحقیقات کمی به‌طور خاص به تعیین دوره‌های حساس برای بهبود کارایی حرکت پس از پیشرفت‌های ناشی از توسعه فیزیکی پرداخته‌اند. با در نظر گرفتن مطالعات و تمرکز بر مفهوم “پنجره‌های فرصت”، برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که بهبودهای ناشی از تمرینات هوازی در نوجوانان ورزشکار، در مقایسه با کودکان پیش‌نوجوان، با تغییرات در ترشح هورمون‌ها در دوران بلوغ مرتبط است. علاوه بر این، برخی محققان پیشنهاد کرده‌اند که تمرینات هوازی در شرایطی که متابولیت‌های در گردش به میزان کافی در بدن وجود ندارند، منجر به کاهش سازگاری‌های تمرینی می‌شود، که این موضوع از مفهوم “پنجره‌های تمرین‌پذیری” در مدل LTAD حمایت می‌کند. به‌عنوان مثال، برخی مطالعات پیشنهاد داده‌اند که حساسیت به پاسخ تمرینی در ظرفیت هوازی در میانه‌ی اوج رشد قدی کاهش می‌یابد و در سال‌های قبل و بعد از آن بیشتر است. از سوی دیگر، برخی محققان معتقدند که بیشترین سازگاری تمرینی در آمادگی هوازی قبل از اوج رشد قدی اتفاق می‌افتد، به‌طوری که برخی مطالعات افزایش ۱۰.۱٪ و ۸.۸٪ در اوج مصرف اکسیژن را در پسران و دختران طی این دوره گزارش کرده‌اند. این یافته‌ها نشان می‌دهند که در مورد زمان دقیق وقوع این “پنجره‌های فرصت” در ادبیات علمی تناقضاتی وجود دارد. احتمالاً این عدم توافق به این واقعیت مرتبط است که بسیاری از شواهد در این حوزه مبتنی بر مطالعات مقطعی هستند، که به دلیل محدودیت‌های روش‌شناختی، استنتاج‌های دقیق را دشوار می‌سازد. همچنین، کمبود مطالعات طولی همراه با ارزیابی نادرست شدت تمرین، که برای دستیابی به حداکثر توسعه مورد نیاز است، باعث شده است که این حوزه از تحقیق همچنان با ابهام همراه باشد. برخی پژوهشگران نتیجه‌گیری کرده‌اند که یافته‌ها به دلیل تأثیرات زمینه‌ی ژنتیکی و حجم تمرین، که به ندرت در مطالعات گزارش می‌شوند، بیشتر مبهم شده‌اند. بنابراین، نسبت دادن هرگونه سازگاری تمرینی به فرآیند رشد فیزیکی، به دلیل تنوع در شدت و میزان تحریک تمرینی، دارای ایراد است. علاوه بر این، به نظر می‌رسد که پژوهش‌ها بیشتر بر شرکت‌کنندگان در سال‌های پیش از بلوغ تمرکز داشته‌اند و به مقادیر اولیه‌ی اوج مصرف اکسیژن توجهی نکرده‌اند. این عدم توجه به این عوامل بنیادی، بررسی مستقیم مفهوم “پنجره‌های تمرین‌پذیری” را محدود کرده و ممکن است باعث شود که اجرای عملی آن توسط مربیان در شرایط فعلی نامناسب باشد. انجام مطالعات طولانی‌مدت که تغییرات ظرفیت هوازی را در طول رشد ترسیم کرده و تأثیر فعالیت بدنی یا تمرین را به‌طور همزمان اندازه‌گیری کنند، ضروری است. با این حال، همان‌طور که پیش‌تر بحث شد، پیچیدگی طراحی تحقیق برای پاسخ به این مسئله ممکن است اجرای چنین پروژه‌هایی را غیرعملی سازد و در نتیجه، پیشرفت در این زمینه به‌کندی صورت گیرد. با این وجود، تا زمانی که شواهد جامع و هماهنگ‌تری در دسترس نباشد، این ادعا که شرکت‌کنندگان جوان باید تنها در “پنجره‌های فرصت” مشخص‌شده تمرینات هوازی انجام دهند، مناسب نیست. در عوض، آمادگی هوازی باید به‌صورت فعال در سراسر دوران کودکی و نوجوانی توسعه یابد.

 

نقد و بررسی پنجره فرصت برای توسعه ظرفیت های بی هوازی (سرعت)

پسران و دختران در دهه اول زندگی سرعت دویدن مشابهی را نشان می‌دهند، با این حال، یک دوره سازگاری تسریعی (پنجره فرصت اول) بین سنین ۵ تا ۹ سالگی در هر دو جنس پیشنهاد شده است. از سن ۱۲ سالگی، نرخ پیشرفت در توسعه سرعت در دختران به‌طور قابل‌توجهی نسبت به پسران کاهش می‌یابد، و ورود به مرحله چهارم بلوغ به‌عنوان نشانه‌ای از پایان توسعه حداکثر سرعت در دختران غیرورزشکار مطرح شده است. این تفاوت بین جنس‌ها به تغییرات بلوغی در ابعاد بدن و ترکیب بدنی نسبت داده می‌شود. دوره دوم سازگاری تسریعی (پنجره فرصت دوم) که در دختران حدود سن ۱۲ سالگی و در پسران بین ۱۲ تا ۱۵ سالگی گزارش شده است، مشاهده می‌شود. توسعه سرعت در طول دوران کودکی تحت تأثیر تغییرات کمی در مساحت مقطع عرضی و طول عضلات، تغییرات بیولوژیکی و متابولیکی، تغییرات مورفولوژیکی در عضلات و تاندون‌ها، رشد عصبی/حرکتی، و عوامل بیومکانیکی و هماهنگی است. یکپارچگی همه این سیستم‌ها شناسایی مکانیسم‌های دقیق مسئول هرگونه پیشرفت سرعت در دوران کودکی را دشوار می‌سازد. دوره اولیه سازگاری تسریعی که پیش از پایان دهه اول زندگی مشاهده می‌شود، به توسعه سیستم عصبی مرکزی و بهبود هماهنگی نسبت داده شده است. این فرضیه با رشد سریع سیستم عصبی مرکزی در ۷ سال اول زندگی و مشاهده الگوهای هماهنگی مهارت‌های حرکتی که به سطوح بزرگسالی می‌رسند در همان سن، تأیید می‌شود. افزایش اندازه و طول عضلات در دوران نوجوانی، تأثیرات بلوغی بر توسعه سرعت در پنجره فرصت دوم را پشتیبانی می‌کند، اگرچه تحقیقات نشان داده‌اند که هیچ ارتباطی بین نرخ‌های رشد طولی قد و توده بدنی و بهبود سرعت دویدن در کودکان ۱۱ تا ۱۳ ساله وجود ندارد. اگرچه دو سال ممکن است برای یک مطالعه طولی کوتاه به نظر برسد، این یافته‌ها می‌توانند نشان‌دهنده یک محدودیت در مدل فعلی LTAD باشند که برای شناسایی وضعیت بلوغ به نرخ‌های رشد تکیه می‌کند. افزایش زیرساخت‌های عضلانی و آنزیم‌های مرتبط با تولید انرژی بی‌هوازی، روش دیگری برای بهبود سرعت درست قبل و در دوران نوجوانی فراهم می‌آورد. ویژگی‌های فیزیکی عضله و معماری تاندون نیز بر توانایی تولید سرعت تأثیر خواهند گذاشت. این ویژگی‌ها شامل افزایش قابل‌توجه مساحت سطح اتصالات عضله و تاندون از دوران کودکی تا بزرگسالی است که با کاهش تعداد ارگان‌های گولجی در حالت بالغ همراه است. در نتیجه این تغییرات در ویژگی‌های بیومکانیکی عضله و بافت‌های همبند، افزایش ده برابری در سفتی عضله-تاندون در دو دهه اول زندگی مشاهده شده است. تغییرات در سفتی عضله همچنین تحت تأثیر عوامل عصبی قرار خواهند گرفت، به‌طوری‌که نرخ‌های شلیک، زمان‌های انقباض، فعالیت عضلانی رفلکسی و هم‌انقباضی به‌طور آشکار در طول دوران کودکی به نحوی تکامل می‌یابند که تولید سرعت را افزایش می‌دهند. 

مدل فعلی LTAD فرض می‌کند که دو “پنجره فرصت” برای به حداکثر رساندن دستاوردهای تمرینی در دوران کودکی وجود دارد. این “پنجره‌ها” مربوط به سن تقویمی هستند و تقریباً در سنین ۷ تا ۹ سال برای هر دو جنس پسر و دختر رخ می‌دهند، اما پنجره دوم بین ۱۱ تا ۱۳ سال برای دختران و بین ۱۳ تا ۱۵ سال برای پسران. این که پنجره دوم دو سال تفاوت بین دختران و پسران دارد، می‌تواند به‌عنوان یک “پنجره فرصت” بلوغی و نه تقویمی تفسیر شود. نقش بلوغ در پنجره دوم “فرصت” توسط تحقیقات ویرُ و همکاران (۱۹۹۹) تأیید شده است که حدس زده‌اند که دستاوردهای تمرین سرعت در این دوره به هایپرتروفی انتخابی تارهای تند انقباض وابسته به هورمون در هر دو جنس پسر و دختر مرتبط است. به طرز شگفت‌آوری، تحقیقات در مورد قابلیت تمرینی سرعت در دوران کودکی کم است. ونچرلی و همکاران (۲۰۰۸) دریافتند که اندازه‌گیری دستاوردهای سرعت برای بازیکنان پیش از بلوغ فوتبال که در تمرینات هماهنگی و تمرینات سرعت خطی سنتی شرکت داشتند مشابه بود. این یافته از نقش هماهنگی و کنترل عصبی در توسعه سرعت پیش از بلوغ پشتیبانی می‌کند، اگرچه مشخص نیست که آیا این عوامل در دوران پیش از بلوغ بیشتر قابلیت تمرین دارند یا خیر. فیلیپارتس و همکاران (۲۰۰۶) گزارش دادند که سرعت دویدن در بازیکنان جوان فوتبال در نزدیکی زمان اوج سرعت رشد قد بیشترین پیشرفت را نشان داد، که به تأثیر ترکیبی از تمرین و بلوغ اشاره دارد. با این حال، داده‌های طولی که فیلیپارتس و همکاران ارائه دادند، نشان داد که عملکرد سرعتی در ۱۲ ماه قبل از اوج سرعت رشد قد کاهش یافته و هرگونه پیشرفت بعدی ممکن است صرفاً اصلاح عملکرد قبلاً آسیب‌دیده باشد. بهبود سرعت در اطراف اوج سرعت رشد قد همچنین ممکن است به افزایش طول اندام تحتانی مرتبط باشد که یک ویژگی غیرقابل تمرین است. دوره‌های رشد فیزیکی سریع ممکن است هماهنگی حرکتی در برخی افراد را مختل کند، پدیده‌ای که به نام “دست‌وپای نوجوانانه (adolescent awkwardness)” شناخته می‌شود. با این حال، زمان‌بندی و شدت این پدیده هنوز نامعلوم است و ارزیابی این که آیا این مشاهده به‌عنوان “حقیقت” پذیرفته شده است بر اساس شواهد تجربی محدود، دشوار است.

با وجود تحقیقات محدود در زمینه قابلیت تمرینی سرعت در دوران کودکی، برخی از تحقیقات مکانیزم‌های ممکن مسئول دستاوردهای تمرینی در این دوران را مورد بررسی قرار داده‌اند. نشان داده شده است که تمرین سرعت، غلظت‌های زیرساخت‌ها و آنزیم‌های مورد استفاده در متابولیسم بی‌هوازی را در کودکان ۱۱ ساله (اریکسون، ۱۹۸۰) و پسران نوجوان (کدفاو و همکاران، ۱۹۹۰؛ فورنیه و همکاران، ۱۹۸۲) افزایش می‌دهد. با این حال، شدت تغییرات ناشی از تمرین گزارش شده است که پایین‌تر از بزرگسالان است و هر گونه سازگاری پس از دوره عدم تمرین از بین می‌رود (فورنیه و همکاران، ۱۹۸۲). شدت پاسخ و کاهش سریع پس از عدم تمرین نشان می‌دهد که عوامل متابولیکی احتمالاً برای حداکثر کردن دستاوردها در پنجره فرصت دوران کودکی محدود نیستند. همچنین نشان داده شده است که تمرین سرعت تأثیر محدودی بر پاسخ‌های کاتکولامینرژیک به تمرینات سرعت در دختران نوجوان دارد که با عدم تمرین از بین می‌رود (بوتکازو و همکاران، ۲۰۰۶). بنابراین، هرگونه اثر ترکیبی از تمرین سرعت و تأثیرات بلوغ به نظر می‌رسد که تأثیر محدودی بر پاسخ سمپو-آدرنال داشته باشد. در یک مطالعه ۶ ماهه بر روی بازیکنان فوتبال جوانان، گراوینا و همکاران (۲۰۰۸) ارتباط قابل توجهی بین تغییرات غلظت تستوسترون و تغییرات عملکرد سرعت گزارش کردند. اگرچه این یافته‌ها از رابطه بلوغ برای بهبود سرعت در بازیکنانی که در یک برنامه تمرینی شرکت داشته‌اند، پشتیبانی می‌کنند، اما این همبستگی تنها متوسط بود (r = 0.34, P < 0.05) و با کمتر از ۱۲ درصد واریانس مشترک بین دو متغیر، عوامل دیگری باید مورد توجه قرار گیرند. شناسایی یک مکانیزم واحد مسئول بهبود سرعت در دوران کودکی بعید است. در عوض، عوامل بیولوژیکی، عصبی و بیومکانیکی مختلفی بر توسعه سرعت تأثیر خواهند گذاشت. این عوامل ممکن است با نرخ‌های مختلف برای افراد مختلف توسعه یابند و ممکن است به هر دو عامل سن و بلوغ مرتبط باشند. قابلیت تمرینی عوامل مرتبط با توسعه سرعت در دوران کودکی هنوز نامشخص است.

نقد و بررسی پنجره فرصت بر توسعه قدرت

توسعه قدرت عضلانی یک مؤلفه چندوجهی از آمادگی جسمانی است که با عوامل عضلانی، عصبی و مکانیکی پشتیبانی می‌شود. تعامل پیچیده این اجزاء باعث می‌شود که مطالعه افزایش قدرت عضلانی در دوران رشد و بلوغ دشوار باشد. از آنجا که قدرت یک مؤلفه ضروری در بیشتر جنبه‌های عملکرد است، تعجب‌آور است که در مقایسه با دیگر مؤلفه‌های آمادگی جسمانی بحث شده اطلاعات کمی در مورد عواملی که با توسعه قدرت عضلانی در دوران کودکی مرتبط است وجود دارد. این می‌تواند به دشواری در اندازه‌گیری نیروهای داخلی و مشکلات روش‌شناسی ذاتی در تعیین نیروهای خارجی نسبت داده شود. از آنجا که هیچ نشانگر فیزیولوژیکی وجود ندارد که نشان دهد یک تلاش حداکثری انجام شده است، انتخاب‌های روش‌شناسی و ارزیابی در مطالعات پدیاتریک قدرت عضلانی بسیار مهم است. با این حال، یافته‌های مطالعات در مورد تغییرات قدرت مرتبط با سن و جنس نسبتاً ثابت است، به ویژه برای اندام‌های تحتانی. با این حال، باید احتیاط کرد زمانی که این دانش را به مفاصل عضلانی دیگر منتقل می‌کنیم، زیرا توسعه قدرت به نظر می‌رسد که هم مخصوص عمل عضلانی و هم مخصوص مفصل باشد . قدرت در پسران و دختران تا حدود سن ۱۴ سالگی افزایش می‌یابد، زمانی که در دختران شروع به فلات می کند در پسران جهشی قابل توجه مشاهده می‌شود. تا سن ۱۸ سالگی، تقریباً هیچ تداخلی در قدرت بین پسران و دختران وجود ندارد، اگرچه این مدل ساده که از سن تقویمی به عنوان نشانه‌ای برای توسعه قدرت استفاده می‌کند، زمان‌بندی و سرعت رشد و بلوغ فردی را در نظر نمی‌گیرد (مسئله‌ای که در تمامی مؤلفه‌های آمادگی جسمانی دیده می‌شود). سن دقیق شروع تفاوت‌های جنسیتی به نظر می‌رسد که هم به گروه‌های عضلانی و هم به عمل عضلانی وابسته باشد و داده‌ها نشان داده‌اند که تفاوت‌های قدرت بالا تنه بین جنس‌ها زودتر از تفاوت‌های قدرت پایین تنه بروز می‌کند. آنچه کمتر واضح است، تعامل پیچیده عواملی است که به تولید قدرت (نیرو) در دوران کودکی و نوجوانی کمک می‌کند. تعداد کمی از مطالعات طولی کنترل‌شده به طور همزمان تأثیر متغیرهای شناخته شده را با استفاده از تکنیک‌های آماری مناسب بررسی کرده‌اند. بیشتر مطالعاتی که بلوغ را تعیین کرده‌اند، نشان داده‌اند که این عامل تأثیر مستقل ندارد به ویژه زمانی که عوامل دیگر مانند قامت و جرم بدن در نظر گرفته شوند. همچنین فرض بر این است که مساحت مقطع عرضی عضله مهم‌ترین پارامتر در توسعه قدرت در دوران کودکی و نوجوانی است، اما این فرض زمانی که با سایر متغیرهای شناخته‌شده بررسی می‌شود، صادق نیست . علاوه بر این، قامت به نظر می‌رسد که نقش کلیدی در توسعه قدرت دارد و این می‌تواند به جهش قدرتی که به اوج سرعت رشد قد مرتبط باشد، و احتمالاً به بازوی گشتاوری عضله نسبت داده شود.

تمرینات قدرتی اکنون به عنوان یک روش ایمن و مؤثر برای کودکان و نوجوانان در نظر گرفته می‌شود، مشروط بر اینکه به درستی طراحی و نظارت شود. دستورالعمل‌های معتبر برای تمرینات مقاومتی نوجوانان توصیه می‌کنند که تمرینات مقاومتی برای تقویت قدرت عضلانی در جوانان به کار گرفته شوند، با بهبود ترکیب بدن و عملکرد حرکتی، و کاهش آسیب‌ها به عنوان مزایای دیگر. مطالعات تحقیقاتی نشان داده‌اند که قدرت در دوران کودکی و نوجوانی تمرین پذیر است، به طوری که گزارش شده کودکان حتی در سن ۵ سالگی نیز می‌توانند افزایش قدرت داشته باشند. با این حال، تغییرات زیادی در میزان افزایش قدرت بین مطالعات مختلف وجود دارد، به طوری که این تغییرات از ۵.۳% تا ۸۷.۰% در شرکت‌کنندگانی که تمرینات خاصی نداشتند، متغیر است. چندین عامل ممکن است در این تغییرات نقش داشته باشند، از جمله میزان پایه قدرت، دامنه سنی شرکت‌کنندگان، طراحی برنامه تمرینی (مانند تعداد جلسات، حجم و شدت)، گروه عضلانی/عمل ارزیابی‌شده، و تمرینات/ارزیابی‌های استفاده‌شده. این موارد باعث می‌شود ارزیابی پاسخ‌های تمرینی دشوار شود.

مدل LTAD بیان می‌کند که قدرت همیشه قابل تمرین است، اما توصیه می‌کند که «پنجره بهینه تمرین‌پذیری» برای پسران، ۱۲ تا ۱۸ ماه پس از سرعت اوج رشد قدی (peak height velocity) است، در حالی که برای دختران، این پنجره بلافاصله پس از سرعت اوج رشد قدی یا در زمان شروع قاعدگی (menarche) است. با این حال، تحقیقاتی که پنجره بهینه تمرین‌پذیری را بررسی کرده‌اند، محدود است و به نظر نمی‌رسد که مطالعات طولی تمرین قدرتی وجود داشته باشد که سرعت اوج رشد قدی را تعیین کرده و به درستی برای رشد و بلوغ کنترل شده باشد. تنها سه مطالعه (Lillegard و همکاران، ۱۹۹۷؛ Pfeiffer و Francis، ۱۹۸۶؛ Vrijens، ۱۹۷۸) یافت شده اند که تمرین‌پذیری قدرت را در سنین بلوغ مختلف مقایسه کرده‌اند. Vrijens (۱۹۷۸) بهبودهای بیشتری در قدرت بازو و پا در گروه پس از بلوغ (۱۶٫۸ سال) در مقایسه با گروه پیش از بلوغ (۱۰٫۵ سال) مشاهده کرد. با این حال، هم Lillegard و همکاران (۱۹۹۷) و هم Pfeiffer و Francis (۱۹۸۶) هیچ تفاوتی در میزان تغییرات پاسخ به تمرین قدرتی بین گروه‌های مختلف بلوغ مشاهده نکردند. بنابراین، تحقیقات موجود در حمایت از «پنجره بهینه تمرین‌پذیری» برای قدرت در مدل LTAD هنوز فرضی است، و تنها یک مطالعه به این نتیجه رسیده است که پاسخ به تمرین قدرتی در دوران پس از بلوغ بیشتر است. بر اساس تحقیقات کنونی، تمرین قدرتی می‌تواند توسط کودکان انجام شود، به شرطی که برنامه به درستی طراحی و تحت نظارت حرفه‌ای انجام شود. برای تعیین اینکه آیا پنجره بهینه تمرین‌پذیری برای قدرت وجود دارد یا نه، تحقیقات بیشتری نیاز است که دستاوردهای تمرین قدرتی را نسبت به سن بیولوژیکی بررسی کنند. علاوه بر این، تحقیقات باید بر متغیرهای تمرینی (مانند حجم، فرکانس، بار، و دوره‌های استراحت) برای بهبود بهترین دستاوردهای تمرین قدرتی در کودکان و نوجوانان تمرکز کنند.

نقد و بررسی پنجره فرصت بر توسعه توان

توسعه سریع توان عضلانی در کودکان پیش از بلوغ در سنین ۵ تا ۱۰ سالگی ثابت شده است. این دوره‌های توسعه سریع عمدتاً به هماهنگی عصبی-عضلانی بهبود یافته نسبت داده می‌شوند. یک جهش ثانویه با شروع بلوغ در دختران بین ۹ تا ۱۲ سال و در پسران بین ۱۲ تا ۱۴ سال مشاهده شده است، که توسعه قابل توجهی در توان پا در سنین ۱۴ و ۱۵ سال دیده می‌شود. این جهش آخر به ترکیبی از عوامل هورمونی، عضلانی و مکانیکی مرتبط با شروع بلوغ مربوط است. هنگامی که منحنی سرعت توسعه توان اندام تحتانی با سرعت اوج رشد قدی مقایسه می‌شود، تحقیقات قبلی یک جهش نوجوانانه را شناسایی کرده‌اند که ۱٫۵ سال قبل از سرعت اوج رشد قدی شروع می‌شود و در ۰٫۵ تا ۱٫۰ سال بعد از آن به اوج می‌رسد. بنابراین، مشابه با قدرت عضلانی، در حالی که تسریع در توان عضلانی ممکن است در زمان اوج رشد قدی رخ دهد، به نظر می‌رسد که اوج توان عضلانی بیشتر با سرعت اوج افزایش وزن هم‌راستا باشد، که نشان می‌دهد هم افزایش در توده عضلانی و هم فعال‌سازی واحدهای حرکتی به طور قوی با توان عضلانی مرتبط هستند. تغییرات رشد مرتبط با طول پا و توده عضلانی با افزایش ارتفاع پرش عمودی مرتبط بود، و این تغییرات ساختاری به گونه‌ای ارزیابی شدند که هرگونه اثر منفی افزایش هم‌زمان توده بدن را جبران می‌کنند.

تفاوت‌های مرتبط با جنسیت در توان عضلانی از دوران قبل از بلوغ تا پس از آن مشاهده می‌شود و این تفاوت‌ها از سن ۱۴ سالگی به بعد آشکارتر می‌شوند. این مسئله عمدتاً به دلیل افزایش طول پا و حجم عضلانی در پسران رخ می‌دهد. داده‌های مقطعی نشان داده‌اند که تفاوت‌های مرتبط با جنسیت در میانگین ارتفاع پرش کانترموومنت در دختران و پسران ۷ تا ۱۱ ساله وجود دارد. همچنین، تحقیقات نشان داده‌اند که در سنین ۱۱ تا ۱۳ سال، تفاوت‌هایی در ارتفاع پرش عمودی بین پسران و دختران مشاهده می‌شود و رشد پرش در پسران به طور معناداری سریع‌تر از دختران بوده و هر چهار ماه به میزان ۱.۹۱ سانتی‌متر افزایش یافته است. مطالعات نشان داده‌اند که تفاوت‌های معناداری بین مراحل بلوغ جنسی و عملکرد پرش عمودی در پسران ۱۱ تا ۱۶ ساله وجود دارد، حتی زمانی که اثرات جرم بدن و قد حذف شده‌اند. با این حال، این تفاوت‌ها در میان دختران از نظر آماری معنادار نبوده است. با این وجود، تأثیر بیشتر بلوغ جنسی بر توان عضلانی در پسران طی جهش رشد نوجوانی احتمالاً به دلیل افزایش غلظت آندروژن‌ها، به‌ویژه هورمون رشد، تستوسترون و هورمون تیروئید، در مقایسه با دختران است. در تحقیقات جدیدتر، یک جهش عصبی-عضلانی در ورزشکاران پسر مشاهده شده که با افزایش ارتفاع پرش عمودی و بهبود توانایی کاهش نیروهای فرود همراه بوده است. در مقابل، در میان نمونه‌های دختران، کاهش ارتفاع پرش عمودی و نیروی پرتابی نشان‌دهنده تأثیرات متضاد بلوغ بر قدرت انفجاری اندام تحتانی بوده است. علاوه بر سطح مقطع عضله، تغییرات عصبی، هماهنگی حرکتی، ترکیب انواع فیبرهای عضلانی و تجربه تمرینی قبلی، همگی به‌عنوان مکانیزم‌های تعیین‌کننده قدرت انفجاری اندام تحتانی در نوجوانان مطرح شده‌اند. با این حال، داده‌های محدودی درباره تأثیرات ترکیبی بلوغ و قابلیت تمرینی بر سازگاری‌های توان عضلانی اندام تحتانی وجود دارد.

در یک مطالعه، یک برنامه تمرینی قابلیت های حرکتی در طول ۳۳ هفته، با سه جلسه در هفته، برای پسران و دختران ۶ تا ۱۰ ساله اجرا شد. نتایج نشان داد که فاصله پرش طولی در تمامی گروه‌های سنی و در هر دو جنس به میزان ۶ تا ۱۰ سانتی‌متر افزایش یافت (P < 0.01). این یافته‌ها نشان می‌دهد که علاوه بر رشد و عوامل مرتبط با بلوغ، قابلیت تمرینی نیز ممکن است تأثیر مثبتی بر توسعه توان عضلانی در دوران کودکی داشته باشد. همچنین، برخی مطالعات تفاوت‌های معناداری بین توانایی بازی و نتایج آزمون‌های پرش عمودی و افقی گزارش کرده‌اند و نشان داده‌اند که ترکیب تمرینات پلایومتریک و مقاومتی در مدت شش هفته موجب بهبود قابل‌توجهی در توان عضلانی اندام تحتانی می‌شود. با این حال، بدون داده‌های طولی که وضعیت بلوغ و توان عضلانی را هم‌زمان بررسی کنند، مشخص نیست که آیا “پنجره‌های فرصت” مشخصی برای توسعه توان عضلانی وجود دارد یا اینکه ورزشکارانی که در این دوره‌ها در معرض تمرینات توان‌بنیان قرار می‌گیرند، سازگاری بیشتری نسبت به سایرین دارند یا خیر. مدل فعلی توسعه بلندمدت ورزشکاران (LTAD) هیچ نشانه‌ای از وجود “پنجره فرصت” برای توسعه توان در دوران کودکی ارائه نمی‌دهد. این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که به‌عنوان حاصل‌ضرب نیرو (قدرت) و سرعت، “پنجره‌های فرصت” مرتبط با این دو مؤلفه از پیش در مدل لحاظ شده‌اند. با این حال، با توجه به اهمیت توان عضلانی برای موفقیت ورزشی، شناسایی مناسب‌ترین دوره برای تمرین توان در دوران کودکی ممکن است ضروری باشد. به دلیل تعداد محدود مطالعات طولی که تعامل بین رشد، بلوغ و قابلیت تمرینی را بررسی کرده‌اند، تعیین وجود یک “پنجره فرصت” برای بهینه‌سازی توسعه توان عضلانی دشوار است.

جمع بندی نهایی 

مطالعات متعددی فرآیندهای مختلف رشد جسمانی را که در دوران کودکی و نوجوانی رخ می‌دهند و تأثیر آن‌ها بر عملکرد ورزشی کوتاه‌مدت و بلندمدت بررسی کرده‌اند. ایدئولوژی برجسته‌ای که برای بهینه‌سازی آمادگی عملکرد ورزشی در بلندمدت پیشنهاد شده، مدل توسعه بلندمدت ورزشکاران (LTAD) است. این مدل در متون مربیگری معاصر مورد حمایت قرار گرفته و چارچوبی برای مربیان فراهم می‌کند که بر اصول منطقی استوار است. با این حال، بررسی مؤلفه‌های مطرح‌شده (سواد حرکتی، عملکرد هوازی و بی‌هوازی) نشان می‌دهد که شواهد محدودی برای حمایت از ادعاهای LTAD وجود دارد که ممکن است ناشی از عوامل فیزیولوژیکی متعدد مؤثر بر عملکرد باشد. به طور مشابه، برخی محققان بیان کرده‌اند که مهم‌ترین مؤلفه یک برنامه تمرینی مؤثر، مفهوم فردی‌سازی است. این موضوع یک محدودیت دیگر مدل LTAD محسوب می‌شود، حتی با در نظر گرفتن طبقه‌بندی‌های مبتنی بر سن فیزیولوژیکی که خود دارای محدودیت‌هایی هستند. علاوه بر این، برخی پژوهشگران اشاره کرده‌اند که کمبود شواهد در مورد رابطه بین عملکرد ورزشی و قابلیت تمرینی در برابر رشد و تکامل، نتیجه‌گیری‌های مربوط به “پنجره‌های فرصت” را نامعتبر می‌کند. همچنین، اگرچه برخی اطلاعات در زمینه توسعه فیزیولوژیکی و تمرینی کودکان و نوجوانان به کار گرفته شده است، اما به نظر می‌رسد که توافقی در مورد تأثیر تغییرات هورمونی و متابولیکی در مقالات مروری وجود ندارد که دلیل اصلی آن چالش‌های عملی و محدودیت‌های پژوهش‌های کودکان است.

یکی از اهداف اصلی، ارزیابی نحوه درک و اجرای مدل LTAD توسط مربیان و متخصصان است. محققان معتقدند که مربیان باید آموزش بهتری در زمینه تفسیر و استفاده از اطلاعات این مدل دریافت کنند تا بتوانند نقاط قوت و ضعف آن را درک کرده و متناسب با نیازهای فردی ورزشکاران خود تطبیق دهند. به نظر می‌رسد که این مدل به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است، اما اصول کلی آن به‌گونه‌ای منتقل نشده که مربیان بتوانند آن را در شرایط عملی به کار گیرند. همچنین، این مدل در صورت رویکردی جامع‌تر، که شامل دیدگاه‌های میان‌رشته‌ای کلیدی باشد، کاربرد بیشتری خواهد داشت. بنابراین، در حالی که مدل LTAD توانسته است درک مربیان و متخصصان را از اصول فیزیولوژیکی و بلوغ زیستی در کنار تمرین ورزشکاران جوان بهبود بخشد، بسیاری از مفروضات آن همچنان غیرمستند یا نامشخص باقی مانده‌اند. تحقیقات اولیه برای کمک به مربیان در درک بهتر مسائل اساسی رشد کودکان و نوجوانان ضروری است. اینکه آیا ارزیابی جامعی از اجرای این مدل انجام خواهد شد یا نه، نامشخص است، اما آنچه مسلم به نظر می‌رسد این است که توصیه‌های آینده برای بهبود عملکرد ورزشی، از کودکی تا بزرگسالی، باید بر اساس شواهد علمی باشد. بر این اساس، به ذینفعان ورزشی توصیه می‌شود که از تحقیقات علمی کاربردی حمایت کنند تا درک بهتری از توسعه ورزشکاران جوان حاصل شود.

 
 
rjsp a 536849 o f0001g

بررسی پاسخ های سازشی به انواع تمرینات در دوره های مختلف رشد.

 

منابع

  1. Ford P, De Ste Croix M, Lloyd R, Meyers R, Moosavi M, Oliver J, Till K, Williams C. The long-term athlete development model: physiological evidence and application. J Sports Sci. 2011 Feb;29(4):389-402. doi: 10.1080/02640414.2010.536849. PMID: 21259156.
  2. Lloyd RS, Oliver JL, Faigenbaum AD, Howard R, De Ste Croix MB, Williams CA, Best TM, Alvar BA, Micheli LJ, Thomas DP, Hatfield DL, Cronin JB, Myer GD. Long-term athletic development- part 1: a pathway for all youth. J Strength Cond Res. 2015 May;29(5):1439-50. doi: 10.1519/JSC.0000000000000756. PMID: 25486295.
  3.  
    Lloyd RS, Oliver JL, Faigenbaum AD, Howard R, De Ste Croix MB, Williams CA, Best TM, Alvar BA, Micheli LJ, Thomas DP, Hatfield DL, Cronin JB, Myer GD. Long-term athletic development, part 2: barriers to success and potential solutions. J Strength Cond Res. 2015 May;29(5):1451-64. doi: 10.1519/01.JSC.0000465424.75389.56. PMID: 25909962.
     
     
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟
نظری بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *