تاثیر الکل بر حافظه و سلامت مغز
نویسنده: علیرضا نیک نام (متخصص فیزیولوژی ورزشی)
آدرس صفحه اینستاگرام: Sportphysiologist@ آدرس ایمیل: [email protected]
مقدمه
آثار عصبی-شیمیایی (نورو-شیمیایی) الکل
الکل به طور گسترده در سراسر جهان مصرف می شود، اما آثار آن بر سلامت مغز یک نگرانی رو به رشد است. تحقیقات علمی به طور گسترده تأثیر مصرف الکل را بر عملکرد شناختی، ساختار عصبی و سلامت طولانی مدت مغز مورد بررسی قرار داده است. تأثیر الکل بر مغز از سطح نورو شیمیایی آغاز میشود. پس از مصرف، الکل به عنوان یک سرکوبکننده سیستم عصبی مرکزی عمل کرده و عمدتاً با میانجی های عصبی مانند گابا (GABA) و گلوتامات تعامل میکند. الکل با افزایش آثار GABA، اثر آرامبخش دارد، در حالی که فعالیت گلوتامات را مهار کرده و منجر به اختلال در عملکرد شناختی و حرکتی میشود. این عمل دوگانه باعث آثار فوری مسمومیت ناشی از الکل میشود. مصرف مزمن الکل میتواند به تغییرات دائمی سیستم عصبی، به ویژه در سیستم دوپامین منجر شود که با مسیرهای پاداش و اعتیاد مرتبط است. تحقیقات نشان دادهاند که الکل باعث افزایش ترشح دوپامین در هسته آکومبنس (nucleus accumbens) میشود و رفتار مصرف الکل را تقویت میکند. با این حال، مصرف طولانیمدت الکل ممکن است منجر به کاهش گیرندههای دوپامین شود که وابستگی به الکل و نقصهای شناختی را میانجی گری میکند (Koob & Volkow, 2010).
اختلالات شناختی ناشی از الکل
مصرف متوسط تا زیاد الکل با اختلالات شناختی، حتی در افرادی که به الکل وابسته نیستند، مرتبط است. آثار کوتاهمدت شامل اختلال در توجه، حافظه کاری و عملکرد اجرایی میشود، در حالی که آثار بلندمدت میتواند منجر به کاهش عملکردهای شناختی دائمیتر شود. مطالعهای طولی از کوهورت Whitehall II نشان داد که مصرف زیاد الکل (بیش از ۱۴ واحد در هفته) با کاهش سریعتر عملکرد شناختی، به ویژه در جنبه هایی مانند عملکرد اجرایی و حافظه، در مقایسه با مصرف کنندگان معتدل مرتبط است (Sabia et al., 2014). قابل توجه است که حتی مصرف متوسط (۷-۱۴ واحد در هفته) با کوچک شدن یا آتروفی هیپوکامپ (منطقهای از مغز که برای حافظه و یادگیری ضروری است)، ارتباط دارد (Topiwala et al., 2017). الکل بر نورون های خاصی در هیپوکامپ تاثیر می گذارد. همچنین بعضی از گیرنده های مغز را مهار می کند و برخی دیگر را فعال می کند؛ این نورون ها که در تولید استروئیدها دخیل اند باعث ایجاد یادگیری و عملکرد حافظه می شود و استفاده از الکل و تاثیری که بر این نورون ها می گذارد، موجب بیهوشی ناشی از الکل می شود. بعلاوه نشان داده شده است که مصرف سنگین و همیشگی الکل موجب تخریب بافت سلولی هیپوکامپ می شود. اسکن مغزی معتادین به الکل نشان می دهد که آن ها در مقایسه با دیگر افراد هیپوکامپ کوچکتری دارند. علاوه بر این آثار مستقیم؛ الکل می تواند با افزایش خطر چاقی به طور غیر مستقیم نیز بر سلامت مغز و به ویژه ناحیه هیپوکمپ موثر باشد. با توجه به مطالعات پژوهشی معلوم شده است، چاقی به طور کلی با کاهش ساختار و عملکرد مغز در طول عمر همراه است و این ارتباطات احتمالاً پیامدهای منفی برای عملکرد شناختی دارند (Sui & Pasco, 2020). مسیرهای فیزیولوژیکی از جمله التهاب، فشار خون، مقاومت به انسولین و سایر مسیرهای کاردیو-متابولیک نیز با ساختار و عملکرد مغز مرتبط هستند. مکانیسم اساسی این است که آدیپوکین ها (هورمون های مترشحه از بافت چربی) مانند اینترلوکین (IL-6) ، عامل نکروز تومور آلفا (TNF-α) و لپتین قادر به عبور از سد خونی مغزی هستند و بر مغز تأثیر می گذارند. بنابراین اثرات چاقی در جنبه های ماکروسکوپی مغز و سلامت شناختی ممکن است توسط این سیستم های فیزیولوژیکی میانجی گری شود (Stillman et al., 2017; Sui & Pasco, 2020). علاوه براین چاقی با التهاب، گلیوز (gliosis) و کاهش ماده خاکستری در هیپوکامپ همراه است (Mestre et al., 2017).
بیماریهای نورودژنراتیو
آسیب مغزی ناشی از الکل (ARBD) نتیجه مستند مصرف زیاد و مزمن الکل است که منجر به شرایطی مانند سندرم ورنیکه-کورساکوف میشود که به دلیل کمبود تیامین (ویتامین B1) در الکلیها رایج است. ARBD همچنین شامل نقصهای شناختی عمومیتری مانند دمانس (زوال عقل) میشود که اغلب به عنوان دمانس ناشی از الکل (ARD) شناخته میشود. مطالعات نشان دادهاند که ارتباط معناداری بین مصرف زیاد الکل و افزایش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر و دیگر انواع زوال عقل وجود دارد. به عنوان مثال، مطالعهای که در The Lancet Public Health منتشر شد، نشان داد که مصرف الکل یکی از قویترین عوامل خطر تعدیلپذیر برای همه انواع زوال عقل، به ویژه زوال عقل زودرس است (Schwarzinger et al., 2018). اعتقاد محققان این است که مصرف مزمن الکل که به التهاب عصبی، استرس اکسایشی و آسیب مستقیم به نورونها منجر میشود که همه این ها باعث تشدید تخریب اعصاب یا نورون ها میشوند.
تأثیر الگوهای نوشیدن
الگوی مصرف الکل – نوشیدن بیش از حد، مصرف متوسط یا مصرف مزمن – به طرق مختلف بر مغز تأثیر میگذارد. نوشیدن زیاد، حتی در افرادی که به طور منظم الکل مصرف نمیکنند، با تغییرات حاد در ساختار مغز مرتبط است. مطالعات MRI نشان دادهاند که حتی دورههای کوتاه مصرف زیاد الکل میتواند منجر به کاهش حجم ماده خاکستری شود، به ویژه در مناطقی که مسئول شناخت و تنظیم عاطفی هستند (Crego et al., 2014). مصرف متوسط بحثبرانگیزتر است. برخی از مطالعات نشان میدهند که مصرف کم تا متوسط الکل ممکن است اثرات محافظتی در برابر کاهش عملکرد شناختی به دلیل فواید قلبیعروقی داشته باشد. به عنوان مثال، پلی فنولها در شراب قرمز، مانند رزوراتول، با خواص آنتیاکسیدانی مرتبط بوده که ممکن است از سلامت عروقی حمایت کرده و در برابر تخریب نورونی محافظت کند (Saremi & Arora, 2009). با این حال، تحقیقات جدیدتر این یافتهها را به چالش کشیده و نشان میدهند که حتی مصرف متوسط نیز میتواند اثرات مضری بر مغز، به ویژه بر هیپوکامپ داشته باشد (Topiwala et al., 2017).
سن و آسیبپذیری
آسیبپذیری مغز نسبت به الکل در طول عمر متفاوت است. نوجوانان و بزرگسالان جوان به ویژه نسبت به اثرات نوروتوکسیک (سمیت عصبی) الکل حساس هستند، زیرا ساختارهای مغزی، به ویژه قشر پیشپیشانی، که در تصمیمگیری و کنترل تکانه دخالت دارد، هنوز در حال بلوغ هستند. مصرف الکل در نوجوانی با اختلال در رشد شناختی و افزایش خطر ابتلا به اختلالات مصرف الکل در سالهای بعد زندگی مرتبط است (Squeglia et al., 2012). سالمندان نیز با خطرات بیشتری روبرو هستند، زیرا تغییرات مرتبط با سن در مغز ممکن است اثرات مضر الکل را تقویت کنند. تحقیقات نشان دادهاند که الکل آتروفی مغزی مرتبط با سن را تسریع کرده و با افزایش نرخ کاهش عملکرد شناختی در سالمندان مرتبط است (Anstey et al., 2009).
مکانیزمهای آسیب مغزی
چند مکانیزم زمینهساز آسیب مغزی ناشی از الکل هستند:
- التهاب عصبی: مصرف مزمن الکل پاسخ التهابی در مغز را تحریک کرده و باعث آسیب و مرگ نورونها میشود.
- استرس اکسایشی: متابولیسم الکل منجر به تولید رادیکالهای آزاد میشود که استرس اکسایشی ایجاد کرده و به نورونها و سلولهای دیگر مغز آسیب میزند. این فرآیند به ویژه در مناطقی که در حافظه دخیل هستند، مانند هیپوکامپ، مخرب است.
- سمیت ناشی از ترشح گلوتامات: اختلال ناشی از الکل در پیام رسانی گلوتامات میتواند منجر به سمیت ناشی از ترشح گلوتامات شود، جایی که فعالسازی بیش از حد گیرندههای گلوتامات منجر به آسیب نورونی میشود.
- کمبود تیامین: مصرف زیاد الکل میتواند جذب مواد مغذی ضروری مانند تیامین (ویتامین B1) را مختل کرده و منجر به سندرمهای عصبی مانند سندرم ورنیکه-کورساکوف شود که با از دست دادن حافظه و اختلالات حرکتی مشخص میشود.
جمع بندی
رابطه بین الکل و سلامت مغز پیچیده است و تحت تأثیر عواملی مانند الگوهای نوشیدن، سن و استعدادهای ژنتیکی است. در حالی که مصرف متوسط الکل ممکن است برخی از اثرات محافظتی قلبی عروقی داشته باشد، شواهد در حال ظهور نشان می دهد که حتی نوشیدن متوسط الکل می تواند به زوال شناختی و تخریب عصبی، به ویژه در جمعیت های آسیب پذیر، کمک کند. مصرف زیاد و مزمن الکل بدون شک مضر است و خطر ابتلا به اختلالات شناختی، بیماری های عصبی و آتروفی مغز را افزایش می دهد. بنابراین، راهبردهای بهداشت عمومی باید بر اعتدال (حتی قطع مصرف)، آموزش در مورد خطرات و مداخلات اولیه برای افراد معتاد به الکل تأکید کنند.
منابع
Anstey, K. J., et al. (2009). Alcohol consumption as a risk factor for dementia and cognitive decline: meta-analysis of prospective studies. The American Journal of Geriatric Psychiatry, ۱۷(۷), ۵۴۲-۵۵۵.
Koob, G. F., & Volkow, N. D. (2010). Neurocircuitry of addiction. Neuropsychopharmacology, ۳۵(۱), ۲۱۷-۲۳۸.
Mestre, Z. L., Bischoff-Grethe, A., Eichen, D. M., Wierenga, C. E., Strong, D., & Boutelle, K. N. (2017). Hippocampal atrophy and altered brain responses to pleasant tastes among obese compared with healthy weight children. International Journal of Obesity, 41(۱۰), ۱۴۹۶-۱۵۰۲.
Sabia, S., et al. (2014). Alcohol consumption and cognitive decline in early old age. Neurology, ۸۲(۴), ۳۳۲-۳۳۹.
Saremi, A., & Arora, R. (2009). The cardiovascular implications of alcohol and red wine. The American Journal of Therapeutics, ۱۶(۳), ۲۹۸-۳۱۰.
Schwarzinger, M., et al. (2018). Alcohol use disorders and the risk of dementia. The Lancet Public Health, ۳(۳), e122-e132.
Squeglia, L. M., et al. (2012). The influence of substance use on adolescent brain development. Clinical EEG and Neuroscience, ۴۳(۱), ۴۸-۵۶.
Stillman, C. M., Weinstein, A. M., Marsland, A. L., Gianaros, P. J., & Erickson, K. I. (2017). Body–brain connections: The effects of obesity and behavioral interventions on neurocognitive aging. Frontiers in aging neuroscience, 9, ۱۱۵.
Sui, S. X., & Pasco, J. A. (2020). Obesity and brain function: The brain–body crosstalk. Medicina, 56(۱۰), ۴۹۹.
Topiwala, A., et al. (2017). Moderate alcohol consumption as a risk factor for adverse brain outcomes and cognitive decline. BMJ, ۳۵۷, j2353.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگو شرکت کنید؟نظری بدهید!